topple over

جمله های نمونه

1. A stack of plates swayed, and began to topple over.
[ترجمه گوگل]دسته ای از بشقاب ها تکان خوردند و شروع به واژگون شدن کردند
[ترجمه ترگمان]توده ای از بشقاب ها به نوسان در آمد و شروع به افتادن کرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

2. That plant's going to topple over if you don't put it in a bigger pot.
[ترجمه گوگل]اگر آن را در گلدان بزرگ تری نگذارید، آن گیاه از بین می رود
[ترجمه ترگمان]اگه توی یه قوری بزرگ put این گیاه داره از بین می ره
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

3. Handcuffs will get soft and billy clubs will topple over, let's go on being free anyhow.
[ترجمه گوگل]دستبندها نرم می‌شوند و قلاب‌ها واژگون می‌شوند، بیایید به هر حال آزاد باشیم
[ترجمه ترگمان]دست بندها نرم می شوند و بیلی clubs از هم می پاشد و به هر حال آزاد است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. The house threatened to topple over.
[ترجمه گوگل]خانه تهدید به واژگونی شد
[ترجمه ترگمان]خانه تهدید می کند که سرنگون می شود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. And I was sure that we'd topple over into the ditch or onto the rocks below.
[ترجمه گوگل]و مطمئن بودم که به داخل گودال یا روی صخره های زیر زمین می افتیم
[ترجمه ترگمان]و من مطمئن بودم که ما در گودال یا روی صخره ها سقوط می کنیم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. I saw the small girl topple over and hit her head.
[ترجمه گوگل]دیدم دختر کوچک سرنگون شد و به سرش ضربه زد
[ترجمه ترگمان]دیدم که دخترک افتاد و سرش را تکان داد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. The earthquake caused many older buildings to topple over.
[ترجمه گوگل]زمین لرزه باعث شد بسیاری از ساختمان های قدیمی واژگون شوند
[ترجمه ترگمان]این زلزله باعث شد که بسیاری از ساختمان های قدیمی واژگون شوند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. A centipede does not topple over even when dead.
[ترجمه گوگل]یک صدپا حتی وقتی مرده است سرنگون نمی شود
[ترجمه ترگمان]هزارپا حتی وقتی که مرده هم از بین نمی ره
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. The tree is so badly damaged they are worried it might topple over.
[ترجمه گوگل]درخت آنقدر آسیب دیده است که نگران هستند واژگون شود
[ترجمه ترگمان]درخت به قدری آسیب دیده است که ممکن است واژگون شود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

10. He slammed his hand down on the top of the dressing table, causing some of the bottles to topple over.
[ترجمه گوگل]او دستش را روی میز آرایش به پایین کوبید و باعث شد تعدادی از بطری ها واژگون شوند
[ترجمه ترگمان]او دستش را روی میز توالت محکم کوبید و بعضی از بطری ها را برای واژگون کردن آن کرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

11. You stand frozen in your tracks, a little blood leaks out your mouth, and you topple over in the snow.
[ترجمه گوگل]یخ زده در مسیر خود ایستاده اید، کمی خون از دهانتان بیرون می ریزد و در برف واژگون می شوید
[ترجمه ترگمان]شما در tracks یخ زده و خون کوچکی از دهان شما چکه می کند و شما روی برف سرنگون می شوید
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

12. A car with a lower center of mass is less likely to topple over.
[ترجمه گوگل]خودرویی که مرکز جرم آن پایین‌تر است کمتر احتمال دارد واژگون شود
[ترجمه ترگمان]اتومبیلی که مرکز آن کم تر باشد احتمال دارد که واژگون شود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

13. Interfaces that don't employ symmetry tend to look unbalanced, as if they are going to topple over to one side.
[ترجمه گوگل]رابط‌هایی که از تقارن استفاده نمی‌کنند معمولاً نامتعادل به نظر می‌رسند، گویی قرار است به یک سمت واژگون شوند
[ترجمه ترگمان]واسط ها که تقارن به کار نمی گیرند معمولا نامتوازن به نظر می رسند، گویی آن ها در حال واژگون شدن در یک طرف هستند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

14. The concern with lifting, he says, is that the mother could injure her back or lose balance and topple over.
[ترجمه گوگل]او می‌گوید نگرانی در مورد بلند کردن بدن این است که مادر ممکن است به کمرش آسیب برساند یا تعادلش را از دست بدهد و به زمین بخورد
[ترجمه ترگمان]او می گوید که نگرانی از بلند کردن، این است که مادر می تواند او را آسیب برساند یا تعادل خود را از دست بدهد و واژگون شود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

انگلیسی به انگلیسی

• collapse, fall down

پیشنهاد کاربران

بپرس