tour guide

/ˈtʊrˌgɑɪd//ˈtʊrˌgɑɪd/

جمله های نمونه

1. Our tour guide showed us around the old town.
[ترجمه محمدپناهی] کارشناس گردشگری تور ، ما را با مناطق تاریخی یک شهر قدیمی آشنا کرد
|
[ترجمه گوگل]راهنمای تور ما اطراف شهر قدیمی را به ما نشان داد
[ترجمه ترگمان]راهنمای تور ما اطراف شهر قدیمی رو بهمون نشون داد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

2. The tour guide came back for the stragglers who were still taking pictures.
[ترجمه گوگل]راهنمای تور به سراغ افرادی که هنوز مشغول عکاسی بودند، آمد
[ترجمه ترگمان]راهنمای تور برگشت به دنبال the که هنوز عکس می گرفت
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

3. She was previously employed as a tour guide.
[ترجمه گوگل]او قبلاً به عنوان راهنمای تور مشغول به کار بود
[ترجمه ترگمان]او قبلا به عنوان راهنمای تور استخدام شده بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. Kim worked as a tour guide in Cambridge last summer.
[ترجمه گوگل]کیم تابستان گذشته به عنوان راهنمای تور در کمبریج کار می کرد
[ترجمه ترگمان]کیم در تابستان گذشته به عنوان راهنمای تور در کمبریج مشغول به کار شد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. The tour guide pointed out the inscription that runs round the inside of the dome.
[ترجمه گوگل]راهنمای تور به کتیبه ای که دور داخل گنبد کشیده شده است اشاره کرد
[ترجمه ترگمان]راهنمای تور به کتیبه نشان داد که در داخل گنبد می چرخد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. The tour guide gave a running commentary from the front of the coach.
[ترجمه گوگل]راهنمای تور توضیحاتی را از جلوی مربی ارائه کرد
[ترجمه ترگمان]راهنمای تور، تفسیری در حال اجرا از جلو کالسکه ارائه داد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. She gives the impression that being tour guide and teacher to this group of foreigners disrupted a process of something more important.
[ترجمه گوگل]او این تصور را ایجاد می‌کند که راهنمای تور و معلم بودن این گروه از خارجی‌ها روند چیز مهم‌تری را مختل کرده است
[ترجمه ترگمان]او احساس می کند که راهنمای سفر و معلم برای این گروه از خارجیان روند کار مهم تر را مختل کرده اند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. The tour guide managed to be funny and informative, without overdoing it.
[ترجمه گوگل]راهنمای تور بدون زیاده‌روی توانست خنده‌دار و آموزنده باشد
[ترجمه ترگمان]راهنمای تور موفق شد بامزه و آموزنده باشد، بدون این که زیاده روی کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. The tour guide begins his patter on Forty-sixth.
[ترجمه گوگل]راهنمای تور از چهل و ششم شروع می کند
[ترجمه ترگمان]راهنمای تور صدای او را در چهل و ششم آغاز می کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

10. That seems like a question for our experienced tour guide, Monika Koppel.
[ترجمه گوگل]به نظر می رسد این سوال برای راهنمای تور باتجربه ما، مونیکا کوپل باشد
[ترجمه ترگمان]Monika کاپل گفت: به نظر من این یک سوال برای راهنمای سفر با تجربه ما است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

11. According to our tour guide, Gibraltar is the largest fortress in the world.
[ترجمه گوگل]به گفته راهنمای تور ما، جبل الطارق بزرگترین قلعه در جهان است
[ترجمه ترگمان]با توجه به راهنمای سفر ما، Gibraltar بزرگ ترین دژ جهان است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

12. Hostetler served as tour guide, supervising an offense that shed its lingering turnover habit.
[ترجمه گوگل]هاستلر به عنوان راهنمای تور، نظارت بر تخلفی را بر عهده داشت که عادت طولانی مدت خود را ترک کرد
[ترجمه ترگمان]Hostetler به عنوان راهنما به عنوان راهنمای تور خدمت می کرد و بر خلاف عادت، بر خلاف عادت، بر خلاف عادت، بر خلاف عادت خویش حکم می کرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

13. My thoughts wandered as the tour guide began his patter.
[ترجمه گوگل]وقتی راهنمای تور شروع به نوازش خود کرد، افکارم سرگردان شد
[ترجمه ترگمان]وقتی راهنمای تور شروع به صحبت کرد، افکارم به گردش افتادند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

14. Our tour guide was nowhere to be seen, so we set off to explore the city alone.
[ترجمه گوگل]راهنمای تور ما هیچ جا دیده نمی شد، بنابراین به تنهایی به گشت و گذار در شهر رفتیم
[ترجمه ترگمان]راهنمای تور ما جایی نبود که دیده شود، بنابراین برای کشف شهر به تنهایی راه افتادیم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

انگلیسی به انگلیسی

• professional person who guides tourists in an area, one who organizes a tour

پیشنهاد کاربران

tour guide ( n ) ( tʊr ɡaɪd )
tour guide
راهنمای تور های گردشگری
راهنمای گردش
راهنمای تور
tour leader
لیدر تور
راهنمای تور
به افرادی که راهنمای تور مسافرتی یا گردشگری هستند میگویند
میتوان از لوکال هم بجای تور استفاده کنید. . Local guides
در اصل، این واژه معنایی بهتر دارد
راهنمای تور مسافرتی
راهنمای تور مسافرت های گردشگری و تاریخی

بپرس