tang

/ˈtæŋ//tæŋ/

معنی: نیش، زبانه، بوی تند، مزه تند، رایحه تند، زبانه دار کردن
معانی دیگر: خاندان شاهی تانگ (که از 618 تا 906 میلادی بر چین حکومت می کرد)، طعم تند، مزه ی تند، مزه ی مشخص، بوی مشخص، اثر، نشانه، مقدار کم، رجوع شود به: surgeonfish، صدای بلند و پر طنین، دنگ، در چاقو وچفت ولولا وغیره زبانه

بررسی کلمه

اسم ( noun )
(1) تعریف: a sharp, distinctive flavor, odor, freshness, or the like.
مترادف: flavor, nip, savor, spice, tartness, zest
مشابه: aroma, bite, dash, kick, zing

- a tang of lemon in the meat sauce
[ترجمه گوگل] مقداری لیمو در سس گوشت
[ترجمه ترگمان] بوی لیمو در سس گوشت
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
- a tang in the air
[ترجمه گوگل] تندی در هوا
[ترجمه ترگمان] حکومت تانگ
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

(2) تعریف: a slight but distinctive touch or trace of something.
مترادف: aroma, dash, flavor, je ne sais quoi, savor, smack, soup�on, spice
مشابه: dab, garnish, hint, nuance, pinch, sprinkle, taste, trace

- a tang of mystery
[ترجمه گوگل] یک سری رمز و راز
[ترجمه ترگمان] پر از اسرار است،
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

(3) تعریف: a long, thin, and often pointed projection on a tool such as a chisel or knife, for attaching the blade to the handle.

جمله های نمونه

1. a tang of lemon
طعم لیمو

2. a cheese with the tang of garlic
پنیری با بوی سیر

3. a prose style with a tang of humor
یک سبک نثر که کمی مزاح انگیز است

4. The Collection of 300 Tang Poems will be reprinted next month.
[ترجمه گوگل]مجموعه 300 شعر تنگ ماه آینده تجدید چاپ می شود
[ترجمه ترگمان]مجموعه ۳۰۰ حماسه تانگ در ماه آینده به چاپ خواهد رسید
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. There's a tang of autumn in the air.
[ترجمه گوگل]هيجاني از پاييز در هواست
[ترجمه ترگمان]باران پاییز در هوا جریان دارد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. The beer had a sharp, bitter tang.
[ترجمه گوگل]آبجو تندی تلخ و تند داشت
[ترجمه ترگمان]آبجو تند و تند تند شده بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. She could smell the salty tang of the sea.
[ترجمه گوگل]بوی شور دریا را حس می کرد
[ترجمه ترگمان]بوی شور دریا را حس می کرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. Holly and birch have a clean tang.
[ترجمه گوگل]هالی و توس رنگ تمیزی دارند
[ترجمه ترگمان]هالی \"و\" غان \"یه tang تمیز دارن\"
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. The lemon added a nice tang to the sauce.
[ترجمه گوگل]لیمو طعم خوبی به سس اضافه کرد
[ترجمه ترگمان] لیمو هم سس خوبی رو به سس اضافه کرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

10. It savoured the tang of Biff's own saliva, similarly flavoured, like a waxing and ebbing tide inside his mouth.
[ترجمه گوگل]طعم بزاق خود بیف را می‌چشید، طعمی مشابه، مانند جزر و مدی که در داخل دهانش موج می‌زند
[ترجمه ترگمان]هوا بوی تند آب دهان و بوی تند آب دهان و مزه مزه مزه مزه می کند، مثل برق و تحلیل رفته رفته در دهانش مزه می ریزد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

11. I wear a tang of aftershave and a clean shirt.
[ترجمه گوگل]من افترشیو و یک پیراهن تمیز می پوشم
[ترجمه ترگمان] من از \"ادوکلن\" و یه پیرهن تمیز استفاده می کنم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

12. Like the yellow tang, this fish should be provided with plenty of algae.
[ترجمه گوگل]مانند تانگ زرد، این ماهی نیز باید با جلبک فراوان تهیه شود
[ترجمه ترگمان]مثل the زرد، این ماهی باید پر از جلبک باشه
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

13. The rivet would have gone through the tang of the triangular-shaped blade and acted as a pivot point.
[ترجمه گوگل]میخ پرچ از لابه لای تیغه مثلثی شکل عبور کرده و به عنوان نقطه محوری عمل می کند
[ترجمه ترگمان]این ستش از طریق بوی تیغه مثلثی شکل عبور کرده و به عنوان نقطه محوری عمل کرده است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

14. The tang of some wild herb hung in the air: rosemary perhaps.
[ترجمه گوگل]تانگ یک گیاه وحشی در هوا آویزان بود: رزماری شاید
[ترجمه ترگمان]بوی گیاه وحشی در هوا معلق بود: رزماری شاید
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

مترادف ها

نیش (اسم)
prickle, twinge, sting, nip, bite, fang, tang, tooth

زبانه (اسم)
tongue, catch, tang, tenon, prong, uvula

بوی تند (اسم)
tang

مزه تند (اسم)
tang

رایحه تند (اسم)
tang

زبانه دار کردن (فعل)
tang, tenon, spline

تخصصی

[ریاضیات] زبانه، دُم ابزار

انگلیسی به انگلیسی

• sharp or strong taste; sharp or strong smell; trace, hint, faint suggestion of something; pointed projection for attaching a tool to its handle
a tang is a strong, sharp smell or taste.

پیشنهاد کاربران

Tang is a term used to describe a strong, sharp, or distinct taste. It can also be used as a noun to refer to a powdered orange - flavored drink mix.
اصطلاحی است برای توصیف طعم قوی، تند یا متمایز . همچنین می توان از آن به عنوان اسم برای اشاره به مخلوط نوشیدنی پودر شده با طعم پرتقال استفاده کرد.
...
[مشاهده متن کامل]

“This orange has a tangy flavor. ”
A person might say, “I love the tang of citrus fruits. ”
In a discussion about childhood drinks, someone might reminisce, “I used to drink Tang all the time. ”

منابع• https://fluentslang.com/slang-for-orange/

بپرس