tannic acid

/ˈtænəkˈæsəd//ˈtænɪkˈæsɪd/

(شیمی) اسید تانیک (c14h10o9 که از پوست درخت بلوط می گیرند)، جوهر مازو

بررسی کلمه

اسم ( noun )
• : تعریف: see tannin.

جمله های نمونه

1. It contains many tannic acid, TeaAlkaline, caffein and a few the composition such as a variety of balmy oil, vitamins, chlorophyll.
[ترجمه گوگل]حاوی مقدار زیادی اسید تانیک، چای قلیایی، کافئین و مقدار کمی از ترکیبات آن مانند انواع روغن مومیایی، ویتامین ها، کلروفیل است
[ترجمه ترگمان]آلوئه ورا حاوی بسیاری از اسید tannic، TeaAlkaline، caffein و کمی ترکیب بندی از قبیل انواع روغن نعناع، ویتامین ها، کلروفیل است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

2. It is the tannic acid contained in oak that ages the brandy.
[ترجمه گوگل]این اسید تانیک موجود در بلوط است که براندی را پیر می کند
[ترجمه ترگمان]این همان اسید tannic است که در آن سال ها کنیاک در آن نوشته شده است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

3. The sincere tasty tannic acid symbolized this liquor completely brews maturely.
[ترجمه گوگل]اسید تانیک خوش طعم و صمیمانه نماد این است که این مشروب کاملاً بالغ می شود
[ترجمه ترگمان]اسید tannic خوش مزه، نشانگر این مشروب بود که کام لا از روی maturely بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. The most obvious characteristics are tannic acid.
[ترجمه گوگل]بارزترین ویژگی ها اسید تانیک است
[ترجمه ترگمان]مشخص ترین ویژگی tannic اسید است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. Objective To approach tannic acid cytochemical staining in electron microscopic observation of elastic fibers.
[ترجمه گوگل]هدف برای نزدیک شدن به رنگ آمیزی سیتوشیمیایی اسید تانیک در مشاهده میکروسکوپی الکترونی الیاف الاستیک
[ترجمه ترگمان]هدف از این کار به رنگ آمیزی cytochemical اسید tannic در مشاهده میکروسکوپ الکترونی است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. Tannometers: Used to determine the tannic acid concentration of tanning solution.
[ترجمه گوگل]تانومتر: برای تعیین غلظت اسید تانیک محلول برنزه کننده استفاده می شود
[ترجمه ترگمان]Tannometers: برای تعیین غلظت اسید tannic محلول tanning استفاده می شود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. A reagent tannic acid, that fixes dyes to cells, tissues, or textiles or other materials.
[ترجمه گوگل]یک معرف اسید تانیک، که رنگ ها را به سلول ها، بافت ها، یا منسوجات یا مواد دیگر تثبیت می کند
[ترجمه ترگمان]یک معرف tannic اسید، که رنگ ها را به سلول ها، بافت ها، یا منسوجات و مواد دیگر ترمیم می کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. The tannic acid containing organic substances such as a base convergence, pectin content can absorb toxins.
[ترجمه گوگل]اسید تانیک حاوی مواد آلی مانند همگرایی باز، محتوای پکتین می تواند سموم را جذب کند
[ترجمه ترگمان]اسید tannic حاوی مواد آلی مثل هم گرایی پایه، محتوای pectin می تواند سموم را جذب کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. Tannic acid, a typical vegetable tannin, is a very valuable natural product used for wild fields.
[ترجمه گوگل]اسید تانیک، یک تانن گیاهی معمولی، یک محصول طبیعی بسیار ارزشمند است که برای مزارع وحشی استفاده می شود
[ترجمه ترگمان]tannic اسید، یک tannin گیاهی معمولی، یک محصول طبیعی بسیار با ارزش است که برای زمین های وحشی مورد استفاده قرار می گیرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

10. The study aimed at the effect of tannic acid on normal coagulation, preoxidation by potassium permanganate and prechlorination enhanced coagulation(EC).
[ترجمه گوگل]این مطالعه با هدف تأثیر اسید تانیک بر انعقاد طبیعی، پراکسیداسیون توسط پرمنگنات پتاسیم و انعقاد افزایش یافته پیش کلره (EC) انجام شد
[ترجمه ترگمان]این مطالعه با هدف تاثیر اسید tannic بر روی جریان اتصال نرمال، preoxidation اثر پتاسیم permanganate و انعقاد enhanced enhanced (EC)انجام شد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

11. More tannic acid is contained to go against in persimmon aperient, should avoid edible.
[ترجمه گوگل]اسید تانیک بیشتری برای مقابله با خرمالو موجود است، باید از خوردن آن اجتناب کنید
[ترجمه ترگمان]بیشتر اسید tannic برای مقابله با persimmon aperient مورد استفاده قرار می گیرد و باید از آن اجتناب کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

12. Result: The total effect of the new tannic acid ointment was 100 %.
[ترجمه گوگل]نتیجه: اثر کل پماد اسید تانیک جدید 100 درصد بود
[ترجمه ترگمان]نتیجه: تاثیر کلی پماد اسیدی جدید ۱۰۰ % بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

13. It was found that the con-centration influences the mode and the ratio of complexation of tannic acid with gliadin.
[ترجمه گوگل]مشخص شد که غلظت روی حالت و نسبت کمپلکس شدن اسید تانیک با گلیادین تأثیر می‌گذارد
[ترجمه ترگمان]مشاهده شد که the بر حالت و نسبت of اسید tannic با gliadin تاثیر می گذارد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

14. Filling the Chinese galls in copper container, extract tannic acid by water with pressurized metering pump.
[ترجمه گوگل]با پر کردن گال های چینی در ظرف مسی، اسید تانیک را با آب با پمپ اندازه گیری تحت فشار استخراج کنید
[ترجمه ترگمان]پر کردن پمپ چینی با پمپ مسی، tannic اسید را با آب تحت فشار قرار دهید
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

تخصصی

[شیمی] تانیک اسید
[نساجی] اسیدتانیک

پیشنهاد کاربران

بپرس