topographic

/ˌtɑːpəˈɡræfɪk//ˌtɑːpəˈɡræfɪk/

وابسته بنقشه برداری یا مکان نگاری
topographic(al)
مربوط بنقشه برداری

جمله های نمونه

1. Topographic maps represent differences in elevation or height by means of contour lines and help relate ancient structures to the surrounding landscape.
[ترجمه گوگل]نقشه های توپوگرافی تفاوت در ارتفاع یا ارتفاع را با استفاده از خطوط کانتور نشان می دهد و به ارتباط سازه های باستانی با چشم انداز اطراف کمک می کند
[ترجمه ترگمان]نقشه های Topographic نشان دهنده تفاوت در ارتفاع و ارتفاع از طریق خطوط contour و کمک به ارتباط ساختارهای قدیمی به مناظر اطراف هستند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

2. All of the various topographic features observed in lunar craters indicates their impact origin.
[ترجمه گوگل]تمام ویژگی های توپوگرافی مختلف مشاهده شده در دهانه های ماه نشان دهنده منشا برخورد آنها است
[ترجمه ترگمان]تمامی ویژگی های توپوگرافی مختلف مشاهده شده در دهانه ماه نشان دهنده منشا تاثیر آن ها است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

3. Furthermore, according to the topographic names that appear in the same tablet and the nearby places, we suggest an approximate range of the radiation zone.
[ترجمه گوگل]علاوه بر این، با توجه به نام‌های توپوگرافی که در همان لوح و مکان‌های مجاور ظاهر می‌شوند، محدوده تقریبی منطقه تشعشع را پیشنهاد می‌کنیم
[ترجمه ترگمان]علاوه بر این، با توجه به نام های توپوگرافی که در همان لوح و مکان های نزدیک ظاهر می شوند، ما یک محدوده تقریبی از منطقه تابش را پیشنهاد می کنیم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. Taking what method to realize automatic plotting of topographic symbol is the key to develop the digital surveying and mapping software.
[ترجمه گوگل]اتخاذ چه روشی برای تحقق رسم خودکار نماد توپوگرافی، کلید توسعه نرم افزار نقشه برداری و نقشه برداری دیجیتال است
[ترجمه ترگمان]با در نظر گرفتن این که چگونه طراحی خودکار نماد توپوگرافی، کلید توسعه نقشه برداری دیجیتال و نرم افزار نقشه برداری است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. MD 300 sounding system is a new topographic survey system especially for water areas supported by GPS.
[ترجمه گوگل]سیستم صوتی MD 300 یک سیستم جدید بررسی توپوگرافی مخصوصاً برای مناطق آبی است که توسط GPS پشتیبانی می شود
[ترجمه ترگمان]سیستم ۳۰۰ sounding یک سیستم نقشه برداری توپوگرافی جدید به ویژه برای مناطق آبی پشتیبانی شده توسط GPS می باشد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. This paper introduce the topographic map computer identify and input system applied in engineering.
[ترجمه گوگل]این مقاله به معرفی نقشه توپوگرافی سیستم شناسایی و ورودی کامپیوتری کاربردی در مهندسی می‌پردازد
[ترجمه ترگمان]این مقاله، نقشه توپوگرافی و سیستم ورودی اعمال شده در مهندسی را معرفی می کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. The design and development of the topographic data extraction information system based on non-metric digital imagery.
[ترجمه گوگل]طراحی و توسعه سیستم اطلاعات استخراج داده های توپوگرافی بر اساس تصاویر دیجیتال غیر متریک
[ترجمه ترگمان]طراحی و توسعه سیستم اطلاعات استخراج اطلاعات توپوگرافی براساس تصاویر دیجیتالی non
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. The contents of the systemic and topographic anatomy can be unified.
[ترجمه گوگل]محتویات آناتومی سیستمیک و توپوگرافی را می توان یکسان کرد
[ترجمه ترگمان]محتوای آناتومی بدنی و توپوگرافی می تواند متحد باشد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. More complex topographic features are treated advantageously by application of relaxation methods.
[ترجمه گوگل]ویژگی‌های توپوگرافی پیچیده‌تر با استفاده از روش‌های آرام‌سازی به‌خوبی درمان می‌شوند
[ترجمه ترگمان]با استفاده از روش های تمدد اعصاب بیشتر از ویژگی های توپوگرافی پیچیده تر استفاده می شود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

10. China would require an extensive database of accurate topographic information to use terrain comparison ( TERCOM ) guidance.
[ترجمه گوگل]چین برای استفاده از راهنمایی مقایسه زمین (TERCOM) به پایگاه داده گسترده ای از اطلاعات توپوگرافی دقیق نیاز دارد
[ترجمه ترگمان]چین به یک پایگاه داده گسترده از اطلاعات توپوگرافی دقیق برای استفاده از هدایت زمینی (TERCOM)نیاز دارد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

11. Combined with the topographic and physiognomic maps of natural terrains, a 3-D model which generates the geometrical structures of complex terrain, has been developed.
[ترجمه گوگل]همراه با نقشه های توپوگرافی و فیزیولوژیکی زمین های طبیعی، یک مدل سه بعدی که ساختارهای هندسی زمین های پیچیده را تولید می کند، توسعه یافته است
[ترجمه ترگمان]ترکیبی از نقشه های توپوگرافی و physiognomic of طبیعی، یک مدل سه بعدی است که ساختارهای هندسی زمین پیچیده را ایجاد می کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

12. Topographic organization in and near human visual area V
[ترجمه گوگل]سازماندهی توپوگرافی در و نزدیک ناحیه بینایی انسان V
[ترجمه ترگمان]سازمان Topographic در نزدیکی ناحیه بصری انسان V
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

13. In the study of the method for extracting topographic patterns based on Grid data, including the terrain profile analysis method and the falling water simulations method.
[ترجمه گوگل]در بررسی روش استخراج الگوهای توپوگرافی بر اساس داده های گرید شامل روش تحلیل نیمرخ زمین و روش شبیه سازی آب ریزش
[ترجمه ترگمان]در مطالعه این روش برای استخراج الگوهای توپوگرافی براساس داده های گرید، از جمله روش تحلیل پروفایل زمین و روش شبیه سازی آب در حال سقوط
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

14. This paper discusses the renewable method of mine topographic map of underground mining.
[ترجمه گوگل]این مقاله روش تجدیدپذیر نقشه توپوگرافی معادن معدن زیرزمینی را مورد بحث قرار می دهد
[ترجمه ترگمان]این مقاله به بررسی روش تجدید پذیر نقشه توپوگرافی من از استخراج زیر زمینی می پردازد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

15. There was a topographic break in the northeast edge of Junggar basin during Jurassic Period.
[ترجمه گوگل]در طول دوره ژوراسیک یک شکست توپوگرافی در لبه شمال شرقی حوضه جونگگار رخ داد
[ترجمه ترگمان]یک استراحت توپوگرافی در حاشیه شمال شرقی حوضه Junggar در طول دوره ژوراسیک داشت
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

انگلیسی به انگلیسی

• pertaining to topography, pertaining to the science of representing topographical features on maps and charts; representing the surface features of an area

پیشنهاد کاربران

به مکان، جا و ساخت اشاره داره.
حالا میتونید بگید مکان نگاری، ساخت واره، ساختاری، جا و . .
نقشه شناختی
عارضه نگاری یا جا نگاری

بپرس