معنی: بی مزه، بد مزه، ناگوار، ناخوش آیند، بد بو، نا مشروعمعانی دیگر: ناخوشایند، نامطبوع، ناباب، نادلپسند، نادلچسب، (در اصل) بی مزه، بی طعم
بررسی کلمه
صفت ( adjective )مشتقات: unsavoriness (n.)
• (1)تعریف: having an unpleasant taste or smell; distasteful. • متضاد: savory • مشابه: distasteful, mawkish
• (2)تعریف: socially or morally disagreeable or offensive. • متضاد: savory • مشابه: distasteful
- an unsavory love triangle
[ترجمه گوگل] مثلث عشقی ناخوشایند [ترجمه ترگمان] یک مثلث عشقی ناخوشایند [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
جمله های نمونه
1. an unsavory specimen
آدم ناخوشایند
2. he hangs around with unsavory characters
او با اشخاص ناباب رفت و آمد دارد.
3. The salad was unsavory.
[ترجمه ترانه] سالاد بی مزه بود
|
[ترجمه گوگل]سالاد ناخوشایند بود [ترجمه ترگمان] سالاد نا خوشایند بود [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
4. Even Brahmins can do self destructive things, feel unsavory urges.
[ترجمه گوگل]حتی برهمنها هم میتوانند کارهای مخرب انجام دهند، تمایلات ناخوشایند را احساس کنند [ترجمه ترگمان]حتی Brahmins هم می توانند کاره ای مخرب خود را انجام دهند [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
5. Yet since even the best laws leave loopholes, unsavory characters find ways to game the system.
[ترجمه گوگل]با این حال، از آنجایی که حتی بهترین قوانین نیز حفره هایی به جا می گذارند، شخصیت های نامطلوب راه هایی برای بازی با سیستم پیدا می کنند [ترجمه ترگمان]با این حال، از آنجا که حتی بهترین قوانین نقاط ضعف را ترک می کنند، شخصیت های ناخوشایند راه هایی برای بازی کردن سیستم پیدا می کنند [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
6. Although the bonding profession has an unsavory reputation, these businesspeople of criminal justice facilitate court operations.
[ترجمه گوگل]اگرچه حرفه باندینگ شهرت نامطلوبی دارد، اما این تاجران عدالت کیفری عملیات دادگاه را تسهیل می کنند [ترجمه ترگمان]هر چند که حرفه پیوند، شهرت ناخوشایندی دارد، اما این تاجران دادگستری جنایی عملیات های دادگاه را تسهیل می کنند [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
7. I'm ill, and so have to drink these unsavory tea herbs every day.
[ترجمه sara] من مریضم و به همین دلیل هر روز مجبورم این دمنوش های بی مزه رو بخورم.
|
[ترجمه گوگل]من مریض هستم و باید هر روز از این گیاهان چای ناخوشایند بنوشم [ترجمه ترگمان]من بیمار هستم، بنابراین هر روز این گیاهان ناخوشایند را می خورم [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
8. He became appalled at unsavory tricks.
[ترجمه گوگل]او از حقه های ناپسند وحشت زده شد [ترجمه ترگمان]او از حیله های آن ها به وحشت افتاده بود [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
9. He also supported unsavory liberation movements and causes throughout the world, ranging from small opposition movements in sub-Saharan Africa to the Irish Republican Army.
[ترجمه گوگل]او همچنین از جنبشها و اهداف آزادیخواهانه نامطلوب در سراسر جهان، از جنبشهای کوچک مخالف در جنوب صحرای آفریقا گرفته تا ارتش جمهوریخواه ایرلند، حمایت کرد [ترجمه ترگمان]او همچنین از جنبش های آزادسازی ناخوشایند و علل در سراسر جهان حمایت کرد، از جنبش های مخالف کوچک در آفریقای جنوب صحرای افریقا تا ارتش جمهوری خواه ایرلند [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
10. Caught in this dilemma, the self-defeating organization typically postpones the inevitable choice among unsavory alternatives as long as possible.
[ترجمه گوگل]سازمانی که در این معضل گرفتار شده است، معمولاً انتخاب اجتنابناپذیر از میان گزینههای نامطلوب را تا حد امکان به تعویق میاندازد [ترجمه ترگمان]سازمان خود شکست به طور معمول انتخاب اجتناب ناپذیر در میان جایگزین های نامطلوب را تا جایی که ممکن است، به تعویق می اندازد [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
11. Content Advisor, which provides a way to bar kids from unsavory Web sites.
[ترجمه گوگل]Content Advisor، که راهی برای جلوگیری از ورود بچهها به وبسایتهای ناخوشایند ارائه میکند [ترجمه ترگمان]مشاور محتوا، که راهی برای منع کودکان از وب سایت های ناخوشایند فراهم می کند [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
12. Classical musicians engage in romantic disharmony when an insecure violist falls in love with a married violinist who has an unsavory secret.
[ترجمه گوگل]نوازندگان کلاسیک زمانی که یک ویولونیست ناامن عاشق یک ویولونیست متاهل می شود که رازی ناخوشایند دارد، دچار ناهماهنگی عاشقانه می شوند [ترجمه ترگمان]آهنگسازان کلاسیک در عدم هماهنگی رمانتیک در زمانی که یک violist ناامن عاشق یک ویولن نواز متاهل است که یک راز ناخوشایند دارد، درگیر می شوند [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
13. In addition to legally avoiding taxes through the use of loopholes, there is also the unsavory problem of illegal tax evasion.
[ترجمه گوگل]علاوه بر اجتناب قانونی از پرداخت مالیات از طریق استفاده از حفره ها، مشکل ناخوشایند فرار مالیاتی غیرقانونی نیز وجود دارد [ترجمه ترگمان]علاوه بر اجتناب قانونی از مالیات از طریق استفاده از نقاط ضعف، مشکل ناخوشایند فرار مالیاتی غیرقانونی وجود دارد [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
14. Young Solo earned his keep for Shrike doing a variety of unsavory jobs.
[ترجمه گوگل]سولو جوان با انجام کارهای ناخوشایند مختلف، به خاطر شریک به دست آورد [ترجمه ترگمان]سولو جوان به کاره ای ناخوشایند خود ادامه داد و کاره ای ناخوشایند را انجام داد [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
15. Lurid crimes. At other times it merely refers to glaring and usually unsavory sensationalism.
[ترجمه گوگل]جنایات وحشتناک در مواقع دیگر صرفاً به احساساتی شدن آشکار و معمولاً ناپسند اشاره دارد [ترجمه ترگمان]جنایات جنگی گاهی اوقات آن صرفا به sensationalism ناخوشایند و معمولا ناخوشایند اشاره می کند [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید