umbo


برجستگی یا گلمیخ وسط سپر، قپه ی سپر، گره صدف

جمله های نمونه

1. Trunk and branches usually without adventitious sprouts; umbo flat or blunt.
[ترجمه گوگل]تنه و شاخه ها معمولاً بدون جوانه های ناخواسته umbo مسطح یا بلانت
[ترجمه ترگمان]تنه و شاخه ها معمولا بدون جوانه های اتفاقی؛ umbo مسطح یا غیر مستقیم هستند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

2. The handle of the malleus, with the umbo at its tip, crosses the drum obliquely from the cone of light upward toward the short process.
[ترجمه گوگل]دسته مالئوس، با umbo در نوک آن، درام را به صورت مایل از مخروط نور به سمت بالا به سمت فرآیند کوتاه عبور می دهد
[ترجمه ترگمان]دسته استخوان چکشی با نوک نوک آن به طور مایل از مخروط نور به سمت بالا به سمت روند کوتاه عبور می کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

3. Compared with the D-larvae and the umbo -larvae, the densities of the post larvae and the settled spats show rapid reductions at the end of the development process.
[ترجمه گوگل]در مقایسه با D-larvae و Umbo-larvae، تراکم لاروهای پست و لکه های مستقر کاهش سریع در پایان فرآیند توسعه نشان می دهد
[ترجمه ترگمان]در مقایسه با لارو D و لارو umbo، دانسیته لارو پست و the ثابت کاهش سریع در انتهای فرآیند توسعه را نشان می دهند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. Results: The results showed that the effusion of the middle ear decrease the amplitude of stapes footplate and umbo, weaken the incoming energy of the inner ear, thus leading to hearing loss.
[ترجمه گوگل]یافته ها: نتایج نشان داد که افیوژن گوش میانی باعث کاهش دامنه رکابی کف پا و آمبو، تضعیف انرژی ورودی به گوش داخلی و در نتیجه کاهش شنوایی می شود
[ترجمه ترگمان]نتایج: نتایج نشان داد که جریان گوش میانی، دامنه استخوان های رکابی و umbo را کاهش داده، انرژی ورودی گوش داخلی را تضعیف می کند در نتیجه منجر به از دست رفتن شنوایی می شود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. Sandaogou gold ore is the deposit of new type which is found in the middle of the umbo in Jiamusi these years, the district is volcanic in Mesozoic.
[ترجمه گوگل]سنگ معدن طلای Sandaogou ذخایری از نوع جدید است که این سالها در وسط umbo در Jiamusi یافت می شود، منطقه در مزوزوئیک آتشفشانی است
[ترجمه ترگمان]سنگ طلای Sandaogou رسوب نوع جدیدی است که در اواسط دهه umbo در Jiamusi یافت می شود و منطقه آتشفشانی در Mesozoic است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. My was held in July 194 six months before our migration . Umbo was the only Chinese person invited and I still remember him explaining the significance of his gift to me.
[ترجمه گوگل]من در جولای 194 شش ماه قبل از مهاجرت ما بازداشت شد امبو تنها چینی دعوت شده بود و هنوز به یاد دارم که او اهمیت هدیه خود را برای من توضیح داد
[ترجمه ترگمان]من در ماه جولای (۱۹۴ ماه)قبل از مهاجرت ما در ماه جولای برگزار شد Umbo تنها کسی بود که دعوت شده بود و من هنوز او را به خاطر دارم که اهمیت هدیه را به من توضیح می داد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. The relative concentrations of carotenoid in nacre are closely associated with the color of nacre and tend to reduce gradually from posterior to umbo region in nacre of the same shell.
[ترجمه گوگل]غلظت نسبی کاروتنوئید در خرچنگ ارتباط تنگاتنگی با رنگ خرچنگ دارد و تمایل به کاهش تدریجی از ناحیه خلفی به ناحیۀ ناف در خرچنگ همان پوسته دارد
[ترجمه ترگمان]غلظت های نسبی of در nacre به شدت با رنگ of مرتبط هستند و تمایل دارند که به تدریج از پشت به منطقه umbo در nacre همان پوسته کاهش یابند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. Result Amplitude variation laws of the stapes footplate and umbo were obtained by comparing the frequency response analytic results between the normal ear and pathological ear.
[ترجمه گوگل]نتایج قوانین تغییرات دامنه رکابی و umbo با مقایسه نتایج تحلیلی پاسخ فرکانسی بین گوش طبیعی و گوش پاتولوژیک به دست آمد
[ترجمه ترگمان]نتیجه تغییرات در قوانین تغییر استخوان رکابی و umbo با مقایسه نتایج تحلیلی پاسخ فرکانسی بین گوش معمولی و گوش آسیب شناسی به دست آمده است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

انگلیسی به انگلیسی

• bump or elevation on a shield; rounded bump or protuberance; depressed area on the surface of the eardrum (anatomy); protrusion on either side of the hinge of a bivalve shell (zoology)

پیشنهاد کاربران

بپرس