underbid

/ˈəndərˌbɪd//ˌʌndəˈbɪd/

(در مناقصه و غیره) قیمت کمتری پیشنهاد کردن، درمناقصه از همه کمتر قیمت دادن

بررسی کلمه

فعل گذرا ( transitive verb )
حالات: underbids, underbidding, underbid
(1) تعریف: to submit a lower bid than (a competitor).

(2) تعریف: to bid less than the actual value of (one's bridge hand).
فعل ناگذر ( intransitive verb )
مشتقات: underbidder (n.)
• : تعریف: in bridge, to make an excessively low bid.

جمله های نمونه

1. He says he found Scott had underbid one item by about $ although it charged SunTran the full amount.
[ترجمه گوگل]او می‌گوید که متوجه شده است که اسکات برای یک کالا حدود دلار کمتر از قیمت پیشنهاد داده است، اگرچه مبلغ کامل را از SunTran دریافت کرده است
[ترجمه ترگمان]او می گوید که یافته است اسکات یک مورد را حدود ۱۰۰ دلار تخمین زده است، اگرچه این مبلغ را به مبلغ کامل متهم کرده است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

2. The manufacturers appear to have underbid the contracts by a wider margin than usual.
[ترجمه گوگل]به نظر می رسد که سازندگان قراردادها را با حاشیه بیشتر از حد معمول کم کرده اند
[ترجمه ترگمان]به نظر می رسد که تولید کنندگان این قراردادها را با حاشیه گسترده تر از معمول پر کرده اند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

3. Just because we underbid our rivals and got a major order, they have accused us of illegal business.
[ترجمه گوگل]فقط به این دلیل که ما به رقبای خود تضعیف کردیم و یک سفارش بزرگ دریافت کردیم، آنها ما را به تجارت غیرقانونی متهم کردند
[ترجمه ترگمان]تنها به این دلیل که ما رقبای خود را underbid و یک دستور بزرگ دریافت کردیم، آن ها ما را به تجارت غیر قانونی متهم کرده اند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. With this pool of slave labor, you can underbid any contractor in the city.
[ترجمه گوگل]با این مجموعه از نیروی کار برده، می توانید هر پیمانکاری را در شهر کم کنید
[ترجمه ترگمان]با این استخر کار برده، شما می توانید هر پیمان کار در شهر را به کار ببندید
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. Suggestion unanswering purpose fully what if competitor underbid at sacrifice which quite possible.
[ترجمه گوگل]پیشنهاد بدون پاسخ به طور کامل چه می شود اگر رقیب در صورت فداکاری که کاملاً ممکن است، پیشنهاد کمتری بدهد
[ترجمه ترگمان]هدف unanswering کاملا مشخص می کند که اگر رقیب از قربانی کردن صرف نظر کند چه چیزی امکان پذیر است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. There is no doubt this would have given the company a significant foothold in the USA and was probably part of the reason that Boeing underbid EADS on the KC-X contract.
[ترجمه گوگل]شکی نیست که این امر به این شرکت جایگاه قابل توجهی در ایالات متحده می‌داد و احتمالاً بخشی از دلیلی بود که بوئینگ برای قرارداد KC-X EADS را کم‌فروش کرد
[ترجمه ترگمان]شکی نیست که این شرکت جای پایی بالایی در آمریکا به این شرکت داده و احتمالا بخشی از دلیل آن است که بوئینگ Boeing underbid در قرارداد the - ایکس X EADS EADS EADS EADS EADS EADS EADS EADS EADS EADS EADS EADS EADS EADS EADS EADS EADS EADS EADS EADS EADS EADS EADS EADS EADS EADS EADS EADS EADS EADS EADS was was was was was was was was was was was There There There There There There There There There There There There There There There There There There There There There There There There There There There There There There There There
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. "At first, we lost money, " says Friedman, "because we underbid the jobs.
[ترجمه گوگل]فریدمن می‌گوید: «در ابتدا، ما پول را از دست دادیم، زیرا ما مشاغل را کم می‌کردیم
[ترجمه ترگمان]فریدمن می گوید: \" در ابتدا، ما پول را از دست دادیم \"
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. I flatter myself the beasts that perish could not underbid that, as a low form of consciousness.
[ترجمه گوگل]من از خود چاپلوسی می‌کنم که جانورانی که نابود می‌شوند نمی‌توانستند آن را به‌عنوان شکل پایینی از آگاهی نادیده بگیرند
[ترجمه ترگمان]به خودم امید می دهم که beasts که نابود شوند نمی توانند آن را تحمل کنند، به عنوان یک نوع آگاهی از هوش
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. It is driven by collectors rather than dealers, who stockpile or underbid simply to push up prices.
[ترجمه گوگل]به جای فروشندگان، که صرفاً برای بالا بردن قیمت‌ها، انبار می‌کنند یا کمتر پیشنهاد می‌دهند، توسط کلکسیونرها هدایت می‌شود
[ترجمه ترگمان]این کار توسط جمع کنندگان به جای فروشندگان، که برای بالا بردن قیمت ها به راحتی ذخیره یا underbid می کنند، هدایت می شود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

انگلیسی به انگلیسی

• give an offer that costs less, give a bid that is lower (e.g. lowest offer or tender)

پیشنهاد کاربران

بپرس