unpolluted

بررسی کلمه

صفت ( adjective )
• : تعریف: combined form of polluted.
مشابه: pristine

جمله های نمونه

1. Unpolluted ecosystems release only small quantities of nitrate in streams.
[ترجمه گوگل]اکوسیستم های آلوده تنها مقادیر کمی نیترات را در جریان ها آزاد می کنند
[ترجمه ترگمان]اکوسیستم unpolluted فقط مقادیر کمی از نیترات در جویبارها منتشر می کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

2. Our roads were clean and unpolluted, and in our cities the air was not polluted with gases from a million exhaust-pipes.
[ترجمه گوگل]جاده‌های ما تمیز و بی‌آلود بود و در شهرهای ما هوا با گازهای میلیون‌ها لوله اگزوز آلوده نبود
[ترجمه ترگمان]جاده های ما تمیز و تمیز بود، و در شهرهای ما هوا با گازهای خروجی از یک میلیون لوله اگزوز آلوده نشده بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

3. It was said to be unpolluted water in which Xi Shi had taken baths.
[ترجمه گوگل]گفته می شود که این آب پاکیزه است که شی شی در آن حمام کرده است
[ترجمه ترگمان]گفته می شد که آب unpolluted است که در آن Xi شی حمام گرفته بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. Characteristics of the Product: green, natural, unpolluted and rich zinc - selenium.
[ترجمه گوگل]ویژگی های محصول: سبز، طبیعی، بدون آلودگی و غنی از روی – سلنیوم
[ترجمه ترگمان]ویژگی های محصول: سبز، طبیعی، unpolluted و غنی از سلنیوم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. Advocated improving the zoology agriculture and the unpolluted, safe, high quality green food.
[ترجمه گوگل]از بهبود کشاورزی جانورشناسی و غذای سبز سالم، ایمن و با کیفیت بالا حمایت کرد
[ترجمه ترگمان]کشاورزی در حال بهبود کشاورزی جانورشناسی و غذای unpolluted، ایمن و با کیفیت بالا است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. Visitors seeking deserted and unpolluted beaches and a laid - back atmosphere should go elsewhere.
[ترجمه گوگل]بازدیدکنندگانی که به دنبال سواحل متروک و بدون آلودگی و فضایی آرام هستند باید به جای دیگری بروند
[ترجمه ترگمان]بازدید کنندگان به دنبال سواحل خالی و تمیز و جو پشتی هستند که باید به جای دیگری بروند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. Relaxation is guaranteed from a tour unpolluted land with blue sky, clear water and fresh air.
[ترجمه گوگل]آرامش از یک زمین بی آلایش تور با آسمان آبی، آب شفاف و هوای تازه تضمین شده است
[ترجمه ترگمان]تمدد اعصاب از یک تور تمیز شده با آسمان آبی، آب شفاف و هوای تازه تضمین می شود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. Their city's blue waters are so unpolluted that swimming and fishing are possible in center.
[ترجمه گوگل]آب‌های آبی شهر آن‌ها آنقدر بی‌آلود است که شنا و ماهیگیری در مرکز آن امکان‌پذیر است
[ترجمه ترگمان]آب های آبی شهر آن ها به قدری unpolluted هستند که شنا و ماهیگیری در مرکز آن ها ممکن است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. Scenic, unpolluted, and prosperous: who could ask for anything more?
[ترجمه گوگل]خوش منظره، بی آلایش و مرفه: چه کسی می تواند چیزی بیشتر بخواهد؟
[ترجمه ترگمان]Scenic، تمیز و مرفه، چه کسی می تواند بیش از این چیزی بخواهد؟
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

10. Rain is slightly acidic even in unpolluted air, because carbon dioxide in the atmosphere and other natural acid-forming gases dissolve in the water.
[ترجمه گوگل]باران حتی در هوای آلوده کمی اسیدی است، زیرا دی اکسید کربن موجود در جو و سایر گازهای طبیعی اسیدساز در آب حل می شوند
[ترجمه ترگمان]باران کمی اسیدی است، حتی در هوای تمیز، چون دی اکسید کربن در اتمسفر و دیگر گازهای تشکیل دهنده طبیعی دیگر در آب حل می شوند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

11. Here we present observations of a large summer minimum in ozone concentration in the unpolluted marine boundary layer of the Southern Hemisphere.
[ترجمه گوگل]در اینجا ما مشاهداتی از حداقل غلظت زیاد ازن در تابستان در لایه مرزی دریایی آلوده نیمکره جنوبی ارائه می کنیم
[ترجمه ترگمان]در اینجا ما مشاهدات یک تابستان بزرگ را در غلظت اوزون در لایه مرزی unpolluted marine در نیم کره جنوبی ارائه می کنیم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

12. Skim milk distributed at retail is frequently a reconstituted product prepared from nonfat dry solids and unpolluted water.
[ترجمه گوگل]شیر بدون چربی توزیع شده در خرده فروشی اغلب یک محصول بازسازی شده است که از مواد جامد خشک بدون چربی و آب بدون آلودگی تهیه می شود
[ترجمه ترگمان]شیر خامه گرفته که در خرده فروشان توزیع می شود، اغلب فراورده reconstituted است که از solids خشک و آب تمیز تهیه می شود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

13. There is no chemical fertilizer, pesticide or artificial additive in the course of growing and producing the celery which is natural, unpolluted and healthy.
[ترجمه گوگل]هیچ گونه کود شیمیایی، آفت کش یا افزودنی مصنوعی در روند رشد و تولید کرفس طبیعی، بدون آلودگی و سالم وجود ندارد
[ترجمه ترگمان]کود شیمیایی، آفت کش یا افزودنی مصنوعی در دوره پرورش و تولید کرفس وجود ندارد که طبیعی، تمیز و سالم است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

14. All the materials at the restaurant come from the unpolluted Wutela Prairie in Inner Mongolia.
[ترجمه گوگل]تمام مواد موجود در رستوران از دشت پاک Wutela در مغولستان داخلی می آید
[ترجمه ترگمان]تمام مواد در رستوران از the unpolluted Prairie در مغولستان داخلی می آیند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

15. Unindustrialized, the Hainan Island is called "a few clean lands unpolluted" in the world.
[ترجمه گوگل]جزیره هاینان غیرصنعتی، در جهان «چند زمین پاک و بدون آلودگی» نامیده می شود
[ترجمه ترگمان]به گفته Unindustrialized، این جزیره هاینان \"تعداد کمی تمیز unpolluted\" در جهان خوانده می شود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

انگلیسی به انگلیسی

• not contaminated, not polluted

پیشنهاد کاربران

بپرس