valance

/ˈvæləns//ˈvæləns/

معنی: نیمپرده، لبه اویخته کلاه یا سرپوش
معانی دیگر: (پارچه ی آویخته از لبه ی تاقچه یا تختخواب و غیره) شرابه، لب آویز، لبه پوش، والان

بررسی کلمه

اسم ( noun )
مشتقات: valanced (adj.)
(1) تعریف: a short decorative piece of drapery placed across the top of a table, canopy, bed frame, or the like.

(2) تعریف: a short decorative drapery, piece of wood, or the like placed across the top of a window, as to conceal curtain rods.

جمله های نمونه

1. Pin top edges of valance and lining together and drawstitch the folded edges together.
[ترجمه گوگل]لبه های بالای سوله و آستر را به هم سنجاق کنید و لبه های تا شده را به هم بدوزید
[ترجمه ترگمان]برگ های سوزنی بالایی of و آستر را به هم متصل کرده و لبه های تاخورده را به هم متصل می کنند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

2. And with Superstyle Twin Track, a valance rail allows you to add a little extra style even in those awkward situations.
[ترجمه گوگل]و با Superstyle Twin Track، یک ریل دریچه ای به شما امکان می دهد حتی در آن موقعیت های ناخوشایند کمی سبک اضافه کنید
[ترجمه ترگمان]و با Superstyle Twin، یک ریل valance به شما این امکان را می دهد که حتی در آن شرایط بد، کمی سبک اضافه کنید
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

3. The door opened and the valance flicked up.
[ترجمه گوگل]در باز شد و بالش بالا رفت
[ترجمه ترگمان]در باز شد و the روشن شد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. A valance following the outline of the windows can offer another pleasing effect.
[ترجمه گوگل]یک لنگه به ​​دنبال طرح کلی پنجره ها می تواند جلوه دلپذیر دیگری را ارائه دهد
[ترجمه ترگمان]یک valance پس از طرح کلی پنجره می تواند اثر خوشایند دیگری را ارایه دهد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. A valance of stones appeared in mid-air and fell, knocking oar blades and oarsmen.
[ترجمه گوگل]توده‌ای از سنگ در هوا ظاهر شد و افتاد و تیغه‌های پارو و پاروزنان را کوبید
[ترجمه ترگمان]A از سنگ ها در میان هوا ظاهر شدند و به زمین افتادند و تیغه های پارو و پارو بزنان را زدند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. Even a valance or pelmet will be given an extra highlight when edged with an attractive fringing or braid.
[ترجمه گوگل]حتی یک بالش یا گلوله نیز وقتی با حاشیه یا قیطان جذاب لبه می‌شود، برجسته‌تر می‌شود
[ترجمه ترگمان]حتی یک valance یا pelmet وقتی با حاشیه ای جذاب و یا گیس بافته شود، یک هایلایت اضافی به شما داده می شود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. Junction Produce front valance, air dam, front fog lamps, side rocker panels, rear valance apron, widen door panels and roof wing adorn the exterior of this M3
[ترجمه گوگل]اتصال تولید سوپاپ جلو، سد هوا، چراغ های مه شکن جلو، پانل های راکر جانبی، پیش بند بالکن عقب، پانل های درب و بال سقفی نمای بیرونی این M3 را تزئین می کند
[ترجمه ترگمان]نماهای جلو، سد هوا، چراغ های مه جلو، چراغ های مه جلو، جلو valance rear، صفحات در بزرگ و بال های سقف را تزئین می کنند، نمای خارجی این M۳ را تزئین می کنند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. The iron rod supports the valance is bent in an arc.
[ترجمه گوگل]میله آهنی پشتیبانی می کند که بالش در یک قوس خم شده است
[ترجمه ترگمان]میله آهنین از the حمایت می کند که در کمان خم شده است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. Therefore, formation of high valance vanadium oxide films was obtained.
[ترجمه گوگل]بنابراین، تشکیل فیلم های اکسید وانادیوم با ظرفیت بالا به دست آمد
[ترجمه ترگمان]از این رو تشکیل لایه های بالایی اکسید وانادیوم دار به دست آمد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

10. All seems to be covered by the invisible valance of night hide their track.
[ترجمه گوگل]به نظر می رسد که همه توسط دره نامرئی شب پوشیده شده اند و مسیر خود را پنهان می کنند
[ترجمه ترگمان]به نظر می رسد تمام All از the نامرئی شب را پنهان کرده اند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

11. He stooped and lifted the valance.
[ترجمه گوگل]خم شد و بالش را بلند کرد
[ترجمه ترگمان]خم شد و the را بلند کرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

12. She stooped and lifted the valance.
[ترجمه گوگل]خم شد و بالش را بلند کرد
[ترجمه ترگمان]خم شد و the را بلند کرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

13. The ring has been rolled beneath the valance of the bed.
[ترجمه گوگل]حلقه از زیر دریچه تخت غلتانده است
[ترجمه ترگمان]حلقه زیر valance تخت افتاده
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

14. Something dropped on the floor and rolled beneath the valance of the bed.
[ترجمه گوگل]چیزی روی زمین افتاد و از زیر دریچه تخت غلتید
[ترجمه ترگمان]چیزی روی زمین افتاد و زیر the تخت غلتید
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

مترادف ها

نیم پرده (اسم)
valance

لبه اویخته کلاه یا سرپوش (اسم)
valance

انگلیسی به انگلیسی

• short curtain covering the top of a window; ruffle covering the base of a bed
a valance is a decorative cover for the bottom part of a bed with a frill which hangs around the edge of the bed.

پیشنهاد کاربران

valance 2 ( n ) =a narrow piece of cloth like a short curtain that hangs around the frame of a bed, under a shelf, etc.
valance
valance 1 ( n ) ( v�ləns ) =a strip of wood or cloth above a window that hides the curtain rail
valance
ظرفیت

بپرس