valvular

/ˈvælvjʊlər//ˈvælvjʊlə/

معنی: دریچه وار
معانی دیگر: سوپاپ مانند، سوپاپی، سوپاپ دار، دریچه دار، دریچهای

بررسی کلمه

صفت ( adjective )
مشتقات: valval (adj.), valvar (adj.)
(1) تعریف: having, functioning like, or resembling a valve.

(2) تعریف: of a valve or valves, esp. the valves of the heart.

جمله های نمونه

1. Emphysema and valvular heart disease have left him debilitated and physically dependent.
[ترجمه گوگل]آمفیزم و بیماری دریچه ای قلب او را ناتوان و از نظر جسمی وابسته کرده است
[ترجمه ترگمان]بیماری قلبی emphysema و valvular او را ضعیف و وابسته به فیزیکی رها کرده است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

2. Methods:The data of 90 cases with senile calcific valvular disease, aged 55 and over 5 were analysed including echocardiography and clinical manifestation.
[ترجمه گوگل]روش‌ها: داده‌های 90 بیمار مبتلا به بیماری دریچه کلسیفیک سالمند، 55 سال و بالای 5 سال شامل اکوکاردیوگرافی و تظاهرات بالینی مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت
[ترجمه ترگمان]روش ها: داده های مربوط به ۹۰ مورد مبتلا به بیماری valvular calcific، ۵۵ ساله و بیش از ۵ مورد آنالیز شدند از جمله echocardiography و manifestation بالینی
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

3. Methods: Valvular tightening operation of the femoral vein was performed in 35 patients (46 legs) with deep venous value sufficiency in the legs.
[ترجمه گوگل]روش کار: عمل سفت کردن دریچه ورید فمورال در 35 بیمار (46 پا) با کفایت ارزش وریدی عمقی در پاها انجام شد
[ترجمه ترگمان]روش ها: افزایش عملکرد رگ ران در ۳۵ بیمار (۴۶ پا)با کفایت عمیق وریدی در پاها انجام شد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. Millions of individuals with coronary artery or valvular heart disease have been given a new chance at life by heart surgery, but the potential for neurological injury is an Achilles heel.
[ترجمه گوگل]میلیون ها فرد مبتلا به بیماری عروق کرونر یا دریچه قلب با عمل جراحی قلب شانس جدیدی برای زندگی پیدا کرده اند، اما پتانسیل آسیب عصبی پاشنه آشیل است
[ترجمه ترگمان]میلیونها نفر مبتلا به بیماری های قلبی عروقی یا قلبی عروقی با جراحی قلب فرصت جدیدی به دست داده اند، اما پتانسیل آسیب عصبی یک پاشنه آشیل است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. While hypertension and valvular heart disease are important risk factors for AF, other independent genetic factors have been shown to be associated with AF.
[ترجمه گوگل]در حالی که فشار خون بالا و بیماری دریچه ای قلب از عوامل خطر مهم برای AF هستند، سایر عوامل ژنتیکی مستقل نشان داده شده است که با AF مرتبط هستند
[ترجمه ترگمان]در حالی که فشار خون بالا و بیماری های قلبی عروقی عوامل خطر مهمی برای AF هستند، دیگر عوامل ژنتیکی مستقل در ارتباط با AF ظاهر شده اند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. Past surgeries: Coronal Artery Bypass Graft, valvular repair, carotid endarterectomies, vessel operations A - F bypass, amputation.
[ترجمه گوگل]جراحی های گذشته: پیوند بای پس عروق کرونر، ترمیم دریچه، اندارترکتومی کاروتید، بای پس A - F عروق، قطع عضو
[ترجمه ترگمان]جراحی های پیشین: coronal آرتری، Graft، تعمیر valvular، carotid endarterectomies، عملیات کشتی A - F، قطع عضو
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. Introduction: Aortic stenosis (AS) is the most common valvular heart disease in westernised societies.
[ترجمه گوگل]مقدمه: تنگی آئورت (AS) شایع ترین بیماری دریچه ای قلب در جوامع غربی است
[ترجمه ترگمان]مقدمه: Aortic stenosis (AS)شایع ترین بیماری قلبی در جوامع westernised است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. Complex cardiac issues associated with stroke, hyperlipidemia, obesity, valvular heart disease, hypertension, and congestive heart failure will be addressed.
[ترجمه گوگل]مسائل پیچیده قلبی مرتبط با سکته مغزی، چربی خون، چاقی، بیماری دریچه ای قلب، فشار خون بالا و نارسایی احتقانی قلب مورد بررسی قرار خواهند گرفت
[ترجمه ترگمان]بیماری های پیچیده قلبی مربوط به سکته مغزی، چاقی، چاقی، بیماری قلبی valvular، فشار خون بالا، و نارسایی احتقانی قلب باید مورد توجه قرار گیرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. I told him that in my opinion he was suffering from valvular disease and that there was probably considerable dilation.
[ترجمه گوگل]من به او گفتم که به نظر من او از بیماری دریچه ای رنج می برد و احتمالاً اتساع قابل توجهی وجود دارد
[ترجمه ترگمان]من به او گفتم که در نظر من او از دریچه قلب رنج می برد و احتمالا یک آماس مفصل در آن وجود دارد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

10. Antibiotic prophylaxis is imperative for immunosuppressed patients or for those with valvular heart disease or prosthetic graft material.
[ترجمه گوگل]پروفیلاکسی آنتی بیوتیکی برای بیماران دچار سرکوب سیستم ایمنی یا برای کسانی که بیماری دریچه ای قلب یا مواد پیوند پروتز دارند ضروری است
[ترجمه ترگمان]پیش گیری Antibiotic برای بیماران immunosuppressed یا برای بیماران مبتلا به بیماری های قلبی عروقی یا مواد مصنوعی مصنوعی ضروری است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

11. Objective To investigate the post operation nursing characteristic of cardiac valvular disease after surgical treatment.
[ترجمه گوگل]هدف: بررسی خصوصیات پرستاری پس از عمل در بیماری دریچه ای قلب پس از درمان جراحی
[ترجمه ترگمان]هدف تحقیق در مورد عملکرد پس از درمان بیماری valvular قلبی پس از درمان جراحی
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

12. Results: The valve calcification and incrassation of senile degenerative valvular disease result in dysfunction and the changes of cardiac structure and function.
[ترجمه گوگل]یافته‌ها: کلسیفیکاسیون دریچه و تشدید بیماری دژنراتیو دریچه‌ای پیری منجر به اختلال عملکرد و تغییر ساختار و عملکرد قلب می‌شود
[ترجمه ترگمان]نتایج: The calcification و incrassation از بیماری فاسد کننده پیری منجر به بدکاری و تغییر ساختار و عملکرد قلب می شوند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

13. Conclusions - Calcification of the thoracic aorta is age related and associated with coronary calcification and valvular calcification.
[ترجمه گوگل]نتیجه گیری - کلسیفیکاسیون آئورت توراسیک مربوط به سن است و با کلسیفیکاسیون کرونری و کلسیفیکاسیون دریچه ای مرتبط است
[ترجمه ترگمان]نتیجه گیری - calcification از آئورت پشتی در ارتباط با calcification coronary و associated calcification است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

14. Conclusion: Qiangxinboyuan decoction has the function to treat the rheumatic valvular disease cardiac failure.
[ترجمه گوگل]نتیجه‌گیری: جوشانده کیانگ‌شین‌بویوان عملکردی در درمان نارسایی قلبی بیماری روماتیسمی دریچه‌ای دارد
[ترجمه ترگمان]نتیجه گیری: عصاره Qiangxinboyuan، وظیفه درمان بیماری های روماتیسمی روماتیسمی را دارد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

15. Further research was needed on the biological functions of the valvular structure.
[ترجمه گوگل]تحقیقات بیشتری در مورد عملکردهای بیولوژیکی ساختار دریچه مورد نیاز بود
[ترجمه ترگمان]تحقیقات بیشتر در مورد عملکردهای زیستی ساختار valvular مورد نیاز بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

مترادف ها

دریچه وار (صفت)
valvular

انگلیسی به انگلیسی

• of or related to valves (such as heart valves)

پیشنهاد کاربران

بپرس