verandah

/vəˈrændə//vəˈrændə/

معنی: بالکن، ایوان، ستاوند، ایوان جلو و یا طرفین ساختمان
معانی دیگر: veranda ستاوند

جمله های نمونه

1. On summer evenings we would sit on the verandah and watch the sun go down.
[ترجمه گوگل]عصرهای تابستان در ایوان می نشستیم و غروب خورشید را تماشا می کردیم
[ترجمه ترگمان]شب ها روی ایوان می نشست و غروب آفتاب را تماشا می کردیم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

2. She was safe from predatory birds on the verandah.
[ترجمه گوگل]او از دست پرندگان درنده در ایوان در امان بود
[ترجمه ترگمان]او در ایوان در امان بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

3. A whitewashed verandah contained bags of wheat and well-oiled harnesses.
[ترجمه گوگل]یک ایوان سفید کاری شده حاوی کیسه های گندم و تسمه های روغنی خوب بود
[ترجمه ترگمان]یک ایوان تمیز و سفید پر از کیسه گندم و یراق دار شده بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. The verandah is long and overgrown with climbing plants, which are wrapped around the varnished poles that support the tin roof.
[ترجمه گوگل]ایوان بلند است و پوشیده از گیاهان بالارونده است که دور تیرک های لاکی که سقف حلبی را نگه می دارند پیچیده شده است
[ترجمه ترگمان]ایوان دراز و پوشیده از گیاهان بالا رونده است که در اطراف میله های براق که سقف حلبی را پشتیبانی می کنند قرار دارند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. A rocking-chair on the verandah. 34 A girl was sunbathing on a lounger in the courtyard outside Culley's window.
[ترجمه گوگل]یک صندلی گهواره ای در ایوان 34 دختری در حیاط بیرون پنجره کالی روی یک صندلی در حال آفتاب گرفتن بود
[ترجمه ترگمان]یک صندلی گهواره ای روی ایوان در حیاط بیرونی پنجره بیرون پنجره، دختر ۳۴ دختری را گرفته بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. The tin roof of the verandah is home to all sorts of creatures.
[ترجمه گوگل]سقف حلبی ایوان خانه انواع و اقسام موجودات است
[ترجمه ترگمان]سقف حلبی روی ایوان به انواع و اقسام موجودات تعلق دارد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. I was led to the verandah, where an ancient pair of field glasses was thrust into my hands.
[ترجمه گوگل]من را به ایوان هدایت کردند، جایی که یک جفت عینک صحرایی باستانی در دستانم فرو رفته بود
[ترجمه ترگمان]به ایوان راهنمایی شدم، جایی که یک جفت عینک قدیمی در دست داشتم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. Martha stepped back off the verandah, feeling a surge of fear conditioned by the beatings of earlier years.
[ترجمه گوگل]مارتا از ایوان عقب نشینی کرد، با احساس موجی از ترس ناشی از ضرب و شتم سال های قبل
[ترجمه ترگمان]مارتا از ایوان عقب نشینی کرد و موجی از ترس را از ضرب و شتم سال قبل احساس کرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. Its verandah was lined with potted shrubs, and connected to the bank by a gangway.
[ترجمه گوگل]ایوان آن با درختچه های گلدانی پوشیده شده بود و توسط یک باند به ساحل متصل می شد
[ترجمه ترگمان]ایوان آن یکی از بوته های potted بود و به ساحل نزدیک می شد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

10. A sun lounge, verandah or covered porch?
[ترجمه گوگل]یک سالن آفتابگیر، ایوان یا ایوان سرپوشیده؟
[ترجمه ترگمان]روی ایوان یا ایوان سرپوشیده؟
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

11. A verandah ran the length of the front of the house.
[ترجمه گوگل]یک ایوان در طول جلوی خانه کشیده شده بود
[ترجمه ترگمان]ایوانی در طول خانه امتداد داشت
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

12. A verandah ran right round the house.
[ترجمه گوگل]یک ایوان درست دور خانه می چرخید
[ترجمه ترگمان]ایوانی در اطراف خانه به راه افتاد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

13. Sweating with fear, Lepine dashed along the verandah and flung himself behind the wheel of the Citron.
[ترجمه گوگل]لپین که از ترس عرق کرده بود، در امتداد ایوان دوید و خود را پشت فرمان سیترون پرت کرد
[ترجمه ترگمان]در حالی که از شدت ترس عرق می ریخت، روی ایوان دوید و خود را پشت فرمان of انداخت
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

14. I had lunch on the verandah of the Hacienda Mamacona horse ranch outside the city and watched Peru's top horsemen put sepia thoroughbreds through their paces.
[ترجمه گوگل]من ناهار را در ایوان مزرعه اسب‌های Hacienda Mamacona در خارج از شهر صرف کردم و سوارکاران برتر پرو را تماشا کردم که نژادهای اصیل قهوه‌ای را در قدم‌های خود قرار می‌دادند
[ترجمه ترگمان]ناهار را روی ایوان of اسب hacienda در بیرون شهر ناهار خوردم و سواران را دیدم که از میان their اسب sepia sepia
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

مترادف ها

بالکن (اسم)
balcony, veranda, verandah

ایوان (اسم)
cloister, portal, balcony, veranda, verandah, porch, portico, patio, lanai

ستاوند (اسم)
balcony, veranda, verandah, portico

ایوان جلو و یا طرفین ساختمان (اسم)
veranda, verandah

انگلیسی به انگلیسی

• veranda, open portico which is attached to the exterior of a building and is often roofed or partially enclosed, porch

پیشنهاد کاربران

بپرس