verifiable

/ˈverəˌfaɪəbl̩//ˈverɪfaɪəbl̩/

معنی: قابل بازبینی، قابل رسیدگی، تحقیق پذیر، قابل تصدیق و تایید
معانی دیگر: اثبات کردنی، قابل اثبات، درست داشت پذیر، درست داشتنی، راست یافت پذیر، تصدیق کردنی

جمله های نمونه

1. This is not a romantic notion but verifiable fact.
[ترجمه گوگل]این یک مفهوم عاشقانه نیست، بلکه یک واقعیت قابل تأیید است
[ترجمه ترگمان]این یک تصور رمانتیک نیست، بلکه قابل تایید است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

2. Throughout the trial, he didn't produce a single verifiable fact.
[ترجمه گوگل]در طول محاکمه، او حتی یک حقیقت قابل تأیید را ارائه نکرد
[ترجمه ترگمان]در طول محاکمه، او یک حقیقت قابل رسیدگی درست نکرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

3. However, the Marxist position is no more verifiable even if it constitutes a more rounded explanation.
[ترجمه گوگل]با این حال، موضع مارکسیستی حتی اگر توضیحی جامع‌تر باشد، قابل تأیید نیست
[ترجمه ترگمان]با این حال، موضع مارکسیستی هیچ چیز قابل رسیدگی نیست، حتی اگر یک توضیح گرد تری ایجاد کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. Four years of hard work and verifiable accomplishment in high school are negated by a 3 hour, multiple choice test.
[ترجمه گوگل]چهار سال کار سخت و موفقیت قابل تایید در دبیرستان با یک آزمون 3 ساعته و چند گزینه ای نفی می شود
[ترجمه ترگمان]چهار سال کار سخت و موفقیت قابل رسیدگی در دبیرستان با یک آزمون ۳ ساعته، تست انتخاب چندگانه، مردود است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. Their critique is verifiable by reference to the tape recording of the interview.
[ترجمه گوگل]نقد آنها با رجوع به نوار ضبط شده مصاحبه قابل تأیید است
[ترجمه ترگمان]انتقاد آن ها با توجه به نوار ضبط مصاحبه قابل رسیدگی است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. The report confines itself to known and verifiable facts.
[ترجمه گوگل]گزارش خود را به حقایق شناخته شده و قابل تأیید محدود می کند
[ترجمه ترگمان]این گزارش خود را به حقایق مشخص و قابل رسیدگی محدود می کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. The limits should be achievable and verifiable.
[ترجمه گوگل]محدودیت ها باید قابل دستیابی و تأیید باشند
[ترجمه ترگمان]این محدوده ها باید قابل دستیابی و قابل رسیدگی باشد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. For more information, see Pure and Verifiable Code.
[ترجمه گوگل]برای اطلاعات بیشتر، کد خالص و قابل تأیید را ببینید
[ترجمه ترگمان]برای اطلاعات بیشتر، کد خالص و Verifiable را ببینید
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. Verifiable secret sharing, group signature and signature of knowledge are useful in protecting important and sensitive information and always used in designing secure protocol of cryptology.
[ترجمه گوگل]اشتراک گذاری محرمانه قابل تایید، امضای گروهی و امضای دانش در حفاظت از اطلاعات مهم و حساس مفید است و همیشه در طراحی پروتکل امن رمزنگاری استفاده می شود
[ترجمه ترگمان]به اشتراک گذاری پنهانی، امضای گروهی و امضای دانش در حفاظت از اطلاعات مهم و حساس و همیشه در طراحی پروتکل امن of مفید هستند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

10. Unsafe code is not verifiable by the common language runtime.
[ترجمه گوگل]کد ناامن توسط زمان اجرا زبان رایج قابل تأیید نیست
[ترجمه ترگمان]کد Unsafe با زمان اجرا زبان مشترک قابل رسیدگی نیست
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

11. Having a claimed and verifiable origin or authorship; not counterfeit or copied.
[ترجمه گوگل]داشتن منشا یا نویسندگی ادعایی و قابل تأیید؛ تقلبی یا کپی نشده
[ترجمه ترگمان]داشتن اصالت ادعا شده و قابل رسیدگی، یا کپی کردن، کپی کردن یا کپی کردن
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

12. Unlike Darwin's starting point, it is testable and verifiable.
[ترجمه گوگل]برخلاف نقطه شروع داروین، قابل آزمایش و تأیید است
[ترجمه ترگمان]برخلاف نقطه شروع داروین، قابل testable و قابل رسیدگی است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

13. The candidate must provide verifiable information to the head - hunting agency.
[ترجمه گوگل]داوطلب باید اطلاعات قابل تایید را به رئیس - آژانس شکار ارائه دهد
[ترجمه ترگمان]نامزدها باید اطلاعات قابل رسیدگی به آژانس شکار را ارائه کنند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

14. Q: The U. S demanded a complete, verifiable and non-reversible way to eliminate the DPRK's nuclear project, and at the same time, the DPRK also requested some kind of security guarantee.
[ترجمه گوگل]س: ایالات متحده خواستار یک راه کامل، قابل راستی‌آزمایی و غیرقابل برگشت برای از بین بردن پروژه هسته‌ای کره شمالی شد و در همان زمان، کره شمالی نیز درخواست نوعی تضمین امنیتی کرد
[ترجمه ترگمان]سوال: یو S درخواست کامل، قابل رسیدگی و non برای حذف پروژه هسته ای DPRK کرد، و در عین حال، DPRK نیز خواستار نوعی تضمین امنیتی شد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

مترادف ها

قابل بازبینی (صفت)
verifiable

قابل رسیدگی (صفت)
verifiable

تحقیق پذیر (صفت)
verifiable

قابل تصدیق و تایید (صفت)
verifiable

تخصصی

[ریاضیات] قابل تصدیق، قابل تحقیق

انگلیسی به انگلیسی

• can be verified
something that is verifiable can be proved to be true.

پیشنهاد کاربران

تحقق پذیر
nonverifiable: تحقق ناپذیر
🔍 دوستان مشتقات ( derivatives ) این کلمه اینها هستند:
✅ فعل ( verb ) : verify
✅️ اسم ( noun ) : verification
✅️ صفت ( adjective ) : verifiable
✅️ قید ( adverb ) : verifiably
قابل راستی آزمایی

بپرس