wiretapping

جمله های نمونه

1. The coach said his club had wire-tapped the hotel room of a player during a road trip.
[ترجمه Kraz] مربی گفت که باشگاه او در اتاق بازیکن در هتل طی سفر دستگاه شنود گداشته بود
|
[ترجمه گوگل]مربی گفت که باشگاه او در طول یک سفر جاده ای از اتاق هتل یک بازیکن شنود کرده است
[ترجمه ترگمان]مربی گفت که باشگاه او در طی یک سفر جاده ای به اتاق هتل ضربه زده است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

2. If he suspected an employee of dishonesty, he was not above wire-tapping.
[ترجمه گوگل]اگر او به یک کارمند مشکوک به عدم صداقت بود، بالاتر از استراق سمع نبود
[ترجمه ترگمان]اگر او به یک کارمند of مشکوک بود، از شنود مکالمات تلفنی بالاتر نبود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

3. They wiretapped the representatives' conversations.
[ترجمه گوگل]صحبت های نمایندگان را شنود می کردند
[ترجمه ترگمان]آن ها گفتگوی نمایندگان را تکرار کردند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. He doesn't know that the police wiretapped this house.
[ترجمه گوگل]او نمی داند که پلیس این خانه را شنود کرده است
[ترجمه ترگمان]او نمی داند که پلیس این خانه را اداره می کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. Interception of cell phone calls has been a criminal act since 198 when those devices were included in federal wiretap statutes.
[ترجمه گوگل]شنود تماس‌های تلفن همراه از سال 198 که این دستگاه‌ها در قوانین فدرال شنود گنجانده شدند، یک عمل مجرمانه بوده است
[ترجمه ترگمان]تعداد تماس های تلفن همراه از ۱۹۸ زمانی که این دستگاه ها در ادارات فدرال اداره می شوند، یک اقدام جنایی بوده است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. Peter Delevett's Wiretap column appears each Tuesday and Friday.
[ترجمه گوگل]ستون استراق سمع پیتر دلوت هر سه شنبه و جمعه ظاهر می شود
[ترجمه ترگمان]ستون wiretap پیتر Delevett هر سه شنبه و جمعه نمایان می شود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. In one case, a law passed last year required telephone companies to design their equipment to allow for wiretaps.
[ترجمه گوگل]در یک مورد، قانونی که سال گذشته تصویب شد، شرکت های تلفن را ملزم کرد تا تجهیزات خود را طوری طراحی کنند که امکان شنود را فراهم کنند
[ترجمه ترگمان]در یک مورد، یک قانون مصوب سال گذشته به شرکت های تلفن نیاز داشت تا تجهیزات خود را طراحی کنند تا به for اجازه دهند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. Included in the measure are provisions to restrict federal appeals by death-row inmates and to grant police wider authority for wiretaps.
[ترجمه گوگل]در این اقدام مقرراتی برای محدود کردن درخواست‌های فدرال توسط محکومان اعدام و اعطای اختیارات گسترده‌تر به پلیس برای استراق سمع گنجانده شده است
[ترجمه ترگمان]این لایحه برای محدود کردن درخواست های فدرال از سوی زندانیان صف مرگ و اعطای اختیارات گسترده تر به پلیس برای wiretaps وضع شده است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. The bureau can obtain authority for wiretaps to investigate gun and explosives violations but not threats against its own agents.
[ترجمه گوگل]این اداره می‌تواند مجوز شنود را برای بررسی تخلفات مربوط به اسلحه و مواد منفجره و نه تهدید علیه عوامل خود کسب کند
[ترجمه ترگمان]این اداره می تواند به wiretaps برای تحقیق درباره تخلفات اسلحه و مواد منفجره و نه تهدید علیه عوامل خود دست پیدا کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

10. The bill also would give federal agents authority to obtain wiretaps to detect smuggling and document-fraud crimes.
[ترجمه گوگل]این لایحه همچنین به ماموران فدرال این اختیار را می دهد که برای کشف جرایم قاچاق و جعل اسناد، شنود شنود دریافت کنند
[ترجمه ترگمان]این لایحه همچنین اختیارات ماموران فدرال را برای به دست آوردن wiretaps برای ردیابی قاچاق و جنایات جعل سند به مقامات فدرال می دهد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

11. Officials say they have been frustrated to find that telecommunications companies have not consistently built wiretap capabilities into their new technologies.
[ترجمه گوگل]مقامات می گویند که از دریافت اینکه شرکت های مخابراتی به طور مداوم قابلیت شنود را در فناوری های جدید خود قرار نداده اند، ناامید شده اند
[ترجمه ترگمان]مسئولان می گویند که از یافتن این که شرکت های مخابرات به طور مداوم قابلیت های استراق سمع کننده را در فن آوری های جدید خود ایجاد نکرده اند، نا امید شده اند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

12. You can find it, along with a great many other political documents, at a gopher called Internet Wiretap.
[ترجمه گوگل]شما می توانید آن را همراه با بسیاری از اسناد سیاسی دیگر در یک گوفر به نام استراق سمع اینترنتی بیابید
[ترجمه ترگمان]شما می توانید آن را همراه با بسیاری از اسناد سیاسی دیگر، با a به نام wiretap پیدا کنید
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

13. The wiretap provision drew opposition this year from liberals and conservatives concerned about expanding government power.
[ترجمه گوگل]قانون استراق سمع امسال با مخالفت لیبرال‌ها و محافظه‌کارانی مواجه شد که نگران گسترش قدرت دولت بودند
[ترجمه ترگمان]مکالمات تلفنی در سال جاری از سوی لیبرال ها و محافظه کاران که نگران گسترش قدرت دولت بودند، مخالفت خود را اعلام کردند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

14. With a little wiretapping, you can figure out what the neurons in Area 7 are interested in.
[ترجمه گوگل]با اندکی استراق سمع می توانید بفهمید که نورون های ناحیه 7 به چه چیزی علاقه دارند
[ترجمه ترگمان]با کمی شنود مکالمات، می توانید بفهمید که نورون ها در منطقه ۷ به چه چیزی علاقه مند هستند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

15. A cracker can also eavesdrop using wiretapping, radio, or auxiliary ports on computers, which are used by network programs.
[ترجمه گوگل]یک کرکر همچنین می‌تواند با استفاده از شنود، رادیو یا پورت‌های کمکی رایانه‌ها که توسط برنامه‌های شبکه استفاده می‌شود، استراق سمع کند
[ترجمه ترگمان]یک کراکر همچنین می تواند با استفاده از استراق سمع، رادیو و یا درگاه های کمکی رایانه، که توسط برنامه های شبکه به کار می رود، استراق سمع کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

انگلیسی به انگلیسی

• eavesdropping via electronic listening devices (especially to a particular telephone line)
getting information by secretly listening in on telephone conversations

پیشنهاد کاربران

wiretapping ( رمزشناسی )
واژه مصوب: شنود خط
تعریف: کسب اطلاعات ازطریق اتصال به یک سیم یا سایر رساناهایی که برای ارتباطات به کار گرفته می شوند |||متـ . خط شنود
شنود مکالمات تلفنی، استراق سمع از طریق خطوط تلفن، گوش دادن به تلفن دیگری

بپرس