wagnerian

/ˌwægˈneriən//ˌwæɡˈneriən/

وابسته به خواننده ی اپرای واگنر، وابسته به واگنر و سبک موسیقی او، واگنری، wagnerite پیرو واگنر موسیقیدان المانی

جمله های نمونه

1. The result is an evening of Wagnerian dimension spread over four and a half hours.
[ترجمه گوگل]نتیجه یک شب بعد از واگنری است که در چهار ساعت و نیم پخش شده است
[ترجمه ترگمان]نتیجه آن عصر of بعد از چهار ساعت و نیم است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

2. He studied the entire Wagnerian oeuvre.
[ترجمه گوگل]او کل آثار واگنری را مطالعه کرد
[ترجمه ترگمان]تمام آثار Wagnerian را مطالعه کرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

3. Chapter one describes the influence of music, Wagnerian music in particular, on Cather and her works.
[ترجمه گوگل]فصل اول تأثیر موسیقی، به ویژه موسیقی واگنری، بر کاتر و آثار او را شرح می دهد
[ترجمه ترگمان]فصل یک اثر موسیقی، Wagnerian، و آثار او را شرح می دهد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. Nowhere is this more true than with Wagnerian opera.
[ترجمه گوگل]این در هیچ کجا به اندازه اپرای واگنری صادق نیست
[ترجمه ترگمان]هیچ جا به جز with اپرا در هیچ جا حقیقت ندارد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. Wagnerian is an overwhelming experience.
[ترجمه گوگل]واگنری یک تجربه فوق العاده است
[ترجمه ترگمان]Wagnerian تجربه طاقت فرسایی است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. It is not so easy to gauge what his emphasis on the book's Wagnerian aspect really implied.
[ترجمه گوگل]ارزیابی اینکه تأکید او بر جنبه واگنری کتاب واقعاً چه چیزی را نشان می دهد، چندان آسان نیست
[ترجمه ترگمان]گیج کردن این که تاکید او بر روی Wagnerian به چه معنی است آسان نیست
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. During the mid-sixties, Nietzsche's traditionalism seems even to have stiffened: certainly his attitude towards anything Wagnerian became explicitly antipathetic.
[ترجمه گوگل]در اواسط دهه شصت، به نظر می‌رسد که سنت‌گرایی نیچه حتی سفت‌تر هم شده است: مطمئناً نگرش او نسبت به هر چیزی که واگنری بود، آشکارا ضد عفونی شد
[ترجمه ترگمان]در اواسط دهه شصت، به نظر می رسد که traditionalism (Nietzsche)به نظر می رسد: بدون شک نگرش او نسبت به هر چیز به صراحت antipathetic می شود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. It was Wieland who took over the directorship and, by dispensing with much of the traditional symbolism of Wagnerian production, not only restored Bayreuth's reputation but enhanced it.
[ترجمه گوگل]این ویلند بود که کارگردانی را بر عهده گرفت و با کنار گذاشتن بیشتر نمادهای سنتی تولید واگنری، نه تنها شهرت بایروث را احیا کرد، بلکه آن را افزایش داد
[ترجمه ترگمان]It بود که کتاب directorship را بر زبان آورد، و با توزیع بیشتر نمادهای سنتی of، نه تنها شهرت بایرویت را اعاده کرد، بلکه آن را ارتقا بخشید
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. Main Curtain will operate straight - lift ( " guillotine " ) and side - tabbing ( " Wagnerian " ), fully motorized and variable speed.
[ترجمه گوگل]پرده اصلی به صورت مستقیم ("گیوتین") و زبانه های جانبی ("واگنری")، کاملاً موتوری و با سرعت متغیر عمل می کند
[ترجمه ترگمان]پرده اصلی با lift (\"گیوتین\")و side (\"Wagnerian\")، با سرعت متغیر و متغیر، عمل خواهد کرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

انگلیسی به انگلیسی

• admirer of the music of the german composer richard wagner
of or resembling the music or style of the german composer richard wagner

پیشنهاد کاربران

بپرس