wariness

/ˈwerinəs//ˈweərɪnəs/

معنی: از روی احتیاط، احتیاط کاری
معانی دیگر: احتیاط، دقت، هشیاری، warily از روی احتیاط، محتاطانه، احتیاط کار، بااحتیاط

بررسی کلمه

اسم ( noun )
• : تعریف: the condition or quality of being cautious and watchful.
متضاد: daring
مشابه: caution

جمله های نمونه

1. There was a wariness in her tone.
[ترجمه گوگل]احتیاط در لحنش وجود داشت
[ترجمه ترگمان]نگرانی در صدایش بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

2. The British public's wariness of opera is an anomaly in Europe.
[ترجمه گوگل]احتیاط عمومی بریتانیا از اپرا یک امر ناهنجار در اروپا است
[ترجمه ترگمان]نگرانی عمومی بریتانیا در مورد اپرا یک ناهنجاری در اروپا است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

3. The male scorpion approaches the female with great wariness.
[ترجمه گوگل]عقرب نر با احتیاط زیاد به ماده نزدیک می شود
[ترجمه ترگمان]عقرب نر با نگرانی شدید به ماده نزدیک می شود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. In Washington, senior officials privately expressed wariness.
[ترجمه گوگل]در واشنگتن، مقامات ارشد به طور خصوصی ابراز احتیاط کردند
[ترجمه ترگمان]در واشنگتن، مقامات ارشد در خلوت نگرانی خود را ابراز کردند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. It teaches wariness and points to the danger of narcissism.
[ترجمه گوگل]احتیاط را می آموزد و به خطر خودشیفتگی اشاره می کند
[ترجمه ترگمان]آن نگرانی را آموزش می دهد و به خطر خودشیفتگی اشاره می کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. But his wariness, his incessant powers of observation and vigilance, set him apart from others.
[ترجمه گوگل]اما هوشیاری، قدرت مشاهده و هوشیاری بی وقفه او، او را از دیگران متمایز می کرد
[ترجمه ترگمان]اما احتیاطی که در نگرانی و هشیاری مداوم او در نظر گرفته بود، او را از دیگران جدا می ساخت
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. What seemed like arrogance might be wariness.
[ترجمه گوگل]چیزی که به نظر تکبر می آمد ممکن است احتیاط باشد
[ترجمه ترگمان]چیزی که به نظر می رسید خودبینی ممکن است در نگرانی باشد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. A little wariness prevents great weariness.
[ترجمه گوگل]کمی احتیاط از خستگی زیاد جلوگیری می کند
[ترجمه ترگمان]نگرانی کوچکی باعث می شود از خستگی زیاد جلوگیری کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. Mr Kasai's wariness of China's rail industry is shared by other foreign executives.
[ترجمه گوگل]احتیاط آقای کاسایی در مورد صنعت ریلی چین با سایر مدیران خارجی نیز مشترک است
[ترجمه ترگمان]نگرانی آقای Kasai از صنعت راه آهن چین توسط سایر مدیران خارجی به اشتراک گذاشته شده است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

10. You always wariness with others and always want to avoid to be very close to them.
[ترجمه گوگل]شما همیشه با دیگران محتاط هستید و همیشه می خواهید از نزدیک شدن به آنها اجتناب کنید
[ترجمه ترگمان]همیشه با دیگران محتاط هستید و همیشه می خواهید از نزدیک شدن به آن ها اجتناب کنید
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

11. Adopting the wariness principle can reduce enterprises'management risk.
[ترجمه گوگل]اتخاذ اصل احتیاط می تواند ریسک مدیریت شرکت را کاهش دهد
[ترجمه ترگمان]استفاده از اصل احتیاطی می تواند ریسک مدیریت شرکت ها را کاهش دهد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

12. You always have wariness with others and always to avoid to be very close to them.
[ترجمه گوگل]شما همیشه با دیگران احتیاط می کنید و همیشه از نزدیک شدن به آنها اجتناب می کنید
[ترجمه ترگمان]همیشه با دیگران محتاط هستید و همیشه باید از نزدیک بودن به آن ها اجتناب کنید
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

13. There is wariness, too, between the club's Central Asian members.
[ترجمه گوگل]بین اعضای آسیای مرکزی باشگاه نیز احتیاط وجود دارد
[ترجمه ترگمان]در این میان نگرانی وجود دارد که بین اعضای تیم آسیای میانه وجود دارد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

14. There certainly is a history of wariness about using the R - word.
[ترجمه گوگل]مطمئناً سابقه ای از احتیاط در مورد استفاده از کلمه R وجود دارد
[ترجمه ترگمان]قطعا سابقه نگرانی در مورد استفاده از کلمه R وجود دارد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

مترادف ها

از روی احتیاط (اسم)
wariness

احتیاط کاری (اسم)
caution, wariness

انگلیسی به انگلیسی

• caution, heedfulness, watchfulness, vigilance

پیشنهاد کاربران

🔍 دوستان مشتقات ( derivatives ) این کلمه اینها هستند:
✅ فعل ( verb ) : _
✅️ اسم ( noun ) : wariness
✅️ صفت ( adjective ) : wary
✅️ قید ( adverb ) : warily
wariness ( n ) :cautiousness=مواظبت - مراقبت
ex ) nowadays there is plentiful hardships for wariness of universe
امروزه مشکلات زیادی برای مراقبت از جهان هستی وجود دارد.
تردید، دودلی

بپرس