weirdo

/ˈwɪrdoʊ//ˈwɪədəʊ/

(خودمانی) آدم عجیب و غریب، آدم غیرعادی (weirdie هم می گویند)

بررسی کلمه

اسم ( noun )
حالات: weirdos
• : تعریف: (slang) an abnormal or odd person.

جمله های نمونه

1. What did he mean by that? Weirdo!
[ترجمه گوگل]منظور او از آن چه بود؟ عجیب و غریب!
[ترجمه ترگمان]منظورش چی بود؟ عجیب غریب
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

2. Jenny's going out with a real weirdo.
[ترجمه Nill] جنی با یه آدم عجیب غریب میره بیرون.
|
[ترجمه گوگل]جنی با یک آدم عجیب غریب بیرون می رود
[ترجمه ترگمان]جنی داره با یه عجیب غریب رفتار می کنه
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

3. At primary school I was the weirdo in the corner with the funny little thingy.
[ترجمه گوگل]در مدرسه ابتدایی، من در گوشه ای از چیزهای بامزه کوچک بودم
[ترجمه ترگمان]در مدرسه ابتدایی من اون خل و چل اون گوشه با اون چیزای مسخره عجیب و غریب بودم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. The weirdo in the hat, whoever he might be, is the weirdo in the hat.
[ترجمه گوگل]عجیب و غریب کلاه، هر که می تواند باشد، غریبه کلاه است
[ترجمه ترگمان]مرد غریب کلاه، هر کی که ممکنه باشه کلاه weirdo
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. If the weirdo had kicked her out, well and good.
[ترجمه گوگل]اگر مرد عجیب و غریب او را بیرون کرده بود، خوب و خوب
[ترجمه ترگمان]اگر the او را بیرون انداخته بود، خوب و خوب
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. There's a weirdo who stands in front of the store and talks to himself.
[ترجمه گوگل]یک آدم عجیب و غریب هست که جلوی مغازه می ایستد و با خودش صحبت می کند
[ترجمه ترگمان]یه weirdo که جلوی فروشگاه ایستاده و با خودش صحبت می کنه
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. You want some weirdo skulking around the aisles, spraying toxic chemicals all over the place?
[ترجمه گوگل]آیا می خواهید چند قلاب عجیب و غریب در اطراف راهروها بپاشید و مواد شیمیایی سمی را در همه جا اسپری کنید؟
[ترجمه ترگمان]تو می خوای یه آدم خل و چل توی راهرو پرسه بزنه و مواد شیمیایی سمی رو همه جا پخش کنه؟
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. Everybody is somebody's else's weirdo. Scott Adams
[ترجمه گوگل]هر کسی عجیب غریب دیگران است اسکات آدامز
[ترجمه ترگمان] همه عجیب غریبه اسکات آدامز
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. I dont know! A weirdo! They just kept breathing really heavily and wouldnt say anything.
[ترجمه گوگل]من نمی دانم! یک آدم عجیب و غریب! آنها فقط به شدت نفس می کشیدند و چیزی نمی گفتند
[ترجمه ترگمان]نمی دانم! ! یه خل و چل به سختی نفس می کشیدند و چیزی نمی گفتند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

10. My neighbor is a real weirdo. He always wears strange clothes and talks to himself!
[ترجمه گوگل]همسایه من واقعاً عجیب است همیشه لباس های عجیب و غریب می پوشد و با خودش حرف می زند!
[ترجمه ترگمان] همسایه م یه خل و چل - ه همیشه لباس های عجیب می پوشد و با خودش حرف می زند!
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

11. And that weirdo assistant of yours just made me the coolest dad in the world.
[ترجمه گوگل]و آن دستیار عجیب و غریب تو مرا به باحال ترین پدر دنیا تبدیل کرد
[ترجمه ترگمان]و اون دستیار عجیب غریب تو منو بهترین بابای دنیا کرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

12. Mayor: He's a weirdo. There's no place in this town for weirdos.
[ترجمه گوگل]شهردار: او آدم عجیبی است در این شهر جایی برای افراد عجیب و غریب وجود ندارد
[ترجمه ترگمان] اون خل و چله جایی در این شهر برای عجیب و غریب نیست
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

13. They view him as a weirdo.
[ترجمه گوگل]آنها او را یک آدم عجیب و غریب می بینند
[ترجمه ترگمان] اونا اونو عجیب غریب نگاه میکنن
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

14. Weirdo: a very unusual or weird person. Sometimes weirdos can be unsafe to meet.
[ترجمه گوگل]عجیب و غریب: یک فرد بسیار غیر معمول یا عجیب و غریب گاهی اوقات ملاقات افراد عجیب و غریب ممکن است ناامن باشد
[ترجمه ترگمان]Weirdo: یک فرد بسیار غیر عادی یا عجیب گاهی اوقات weirdos می توانند برای ملاقات ناامن باشند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

15. Weirdo: a very unusual or weird person, sometimes weirdos can be unsafe to meet.
[ترجمه گوگل]عجیب و غریب: یک فرد بسیار غیرعادی یا عجیب و غریب، گاهی اوقات ممکن است ملاقات با افراد عجیب و غریب ناامن باشد
[ترجمه ترگمان]Weirdo: یک فرد بسیار غیر عادی یا عجیب، گاهی اوقات weirdos می توانند برای ملاقات ناامن باشند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

انگلیسی به انگلیسی

• weird person; creepy and possibly dangerous person (offensive slang)
if you call someone a weirdo, you mean that they behave in a strange and peculiar way; an informal word.

پیشنهاد کاربران

در فارسی برابر دقیق و درستی ندارد، به عقیده بنده هنگامی که به عنوان صفت انسان یا جانور استفاده می شود، می توان آن را "عجیب الخلقه" ترجمه کرد.
بار معنایی کاملاً منفی دارد و هرجایی نمی توانید استفاده کنید، برای مثال نمی توانید بگویید فلان پهلوان می تواند دو فیل را بلند کند، عجب عجیب الخلقه ای است، خیر، زیرا بار معنایی این اصطلاح بسیار منفی است.
...
[مشاهده متن کامل]

هم چنین "عجیب و غریب" یا "غیرعادی" بار معنایی اش را به اندازه کافی منتقل نمی کند، این دو واژه را برای چیزهای ساده یا خنثی یا مثبت هم می توان استفاده کرد.
اگر مفید بود لطفاً لایک بفرمایید. متشکرم.

weirdo ( n ) ( wɪərdoʊ ) ( pl. weirdos, wɪərdoʊz ) =a person who looks strange and or behaves in a strange way, e. g. It's dangerous to be out by yourself, there are too many weirdos around.
weirdo
🔍 دوستان مشتقات ( derivatives ) این کلمه اینها هستند:
✅ فعل ( verb ) : weird
✅️ اسم ( noun ) : weirdness / weirdo
✅️ صفت ( adjective ) : weird
✅️ قید ( adverb ) : weirdly
آدم ناتو
خل و چل
معادل فارسی نداره و نزدیک ترینش میشه عجیب و غریب یا غیر عادی ولی یه چیزی فرا تر از اون
عجیب غریب ، غیر عادی
مرموز

بپرس