xi

/ˈʃiː//saɪ/

(نام چهاردهمین حرف الفبای یونانی) زی، رودخانه ی شی (در جنوب چین)

بررسی کلمه

اسم ( noun )
• : تعریف: the name of the fourteenth letter of the Greek alphabet.

جمله های نمونه

1. She was driving a bright yellow Mk XI Lotus two-seater.
[ترجمه گوگل]او در حال رانندگی با یک Mk XI لوتوس دو نفره زرد روشن بود
[ترجمه ترگمان]خانم Lotus Mk bright را با seater two رانندگی می کرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

2. Newspaper colleagues greeted Xi with a large cake on his arrival back in Hong Kong late Saturday night.
[ترجمه گوگل]همکاران روزنامه در اواخر شب شنبه در هنگام بازگشت به هنگ کنگ از شی با یک کیک بزرگ استقبال کردند
[ترجمه ترگمان]همکاران روزنامه ها به Xi با یک کیک بزرگ در هنگام بازگشت به هنگ کنگ در اواخر شب شنبه استقبال کردند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

3. Xi is in solitary confinement, allowed only monthly visits with his father.
[ترجمه گوگل]شی در سلول انفرادی است و فقط اجازه ملاقات ماهانه با پدرش را دارد
[ترجمه ترگمان]Xi در سلول انفرادی است و تنها به صورت ماهانه با پدرش ملاقات می کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. The Carina Xi retains central locking and power assisted steering. .
[ترجمه گوگل]Carina Xi دارای قفل مرکزی و فرمان کمکی برقی است
[ترجمه ترگمان]The Xi قفل مرکزی و فرمان به کمک فرمان را حفظ می کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. Zhao Xi of Electricity Department undersecretary, attends a meeting and answered a reporter to quiz.
[ترجمه گوگل]ژائو شی، معاون وزیر برق، در یک جلسه شرکت کرد و به یک خبرنگار در مسابقه پاسخ داد
[ترجمه ترگمان]ژایو Xi، معاون اداره برق، در یک جلسه شرکت کرد و به یک خبرنگار در پاسخ به پرسش پاسخ داد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. Xi Shi took small piece of cinnamon bark at first and felt It'sweet - smelling and delicious.
[ترجمه گوگل]شی شی در ابتدا تکه کوچکی از پوست دارچین را برداشت و احساس کرد که شیرین است - بو و خوشمزه
[ترجمه ترگمان]Xi شی کوچکی از پوست دارچین را در ابتدا گرفت و آن را لذیذ و خوش مزه حس کرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. Small black and small armor Xi fair outside the tent, before gathered some mercenary soldiers at them, an eyes expose strange light-that is the penurious wind.
[ترجمه گوگل]زره‌های کوچک سیاه و کوچک شی بیرون از چادر، قبل از جمع شدن تعدادی سرباز مزدور به سمت آنها، چشمان نور عجیبی را آشکار می‌کنند - این باد رقت‌انگیز است
[ترجمه ترگمان]زره کوچک و کوچک و کوچک در بیرون چادر دیده می شد، پیش از آن که چند سرباز مزدور را در آن ها جمع کند، چشمانی که در آن penurious penurious است - این the penurious است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. WANG Xi fan . Base of Power System Planning. Beijing: Hydraulic and Electric Power Press, 199
[ترجمه گوگل]فن WANG Xi پایه برنامه ریزی سیستم قدرت پکن: پرس برق هیدرولیک و برق، 199
[ترجمه ترگمان]فن (WANG) پایگاه برنامه ریزی سیستم قدرت پکن: هیدرولیک و انتشارات نیروی برق، ۱۹۹
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. Xi Guozhen, a 54 - year - old Shanghai woman embroiled in a property dispute, could not be contacted yesterday.
[ترجمه گوگل]شی گوزن، زن 54 ساله شانگهای که درگیر اختلافات ملکی بود، دیروز نتوانست با او تماس بگیرد
[ترجمه ترگمان]Xi Guozhen، یک زن ۵۴ ساله که در یک نزاع املاک گرفتار شده بود، دیروز نتوانست با او تماس گرفته شود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

10. Chinese marriages traditionally include many must haves like dragon and phoenix jewelry, mandarin duck quilts, Double "Xi" cut outs on red paper, Chinese dates, chestnut and the marriage shoes.
[ترجمه گوگل]ازدواج های چینی به طور سنتی شامل موارد ضروری زیادی مانند جواهرات اژدها و ققنوس، لحاف اردک ماندارین، برش های دوتایی "Xi" روی کاغذ قرمز، خرمای چینی، شاه بلوط و کفش ازدواج است
[ترجمه ترگمان]ازدواج های چین به طور سنتی شامل many باید همچون اژدها و جواهر آلات، quilts، duck چینی، outs Double (Xi)روی کاغذ قرمز، تاریخ های چینی، شاه بلوط و کفش های ازدواج باشد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

11. Li Xiangran. Environment engineering geology of coastal city. Xi′an:Shanxi science and technique publishing house, 199
[ترجمه گوگل]لی شیانگران زمین شناسی مهندسی محیط زیست شهر ساحلی شیان: انتشارات علم و تکنیک شانشی، 199
[ترجمه ترگمان]لی Xiangran محیط مهندسی محیطی شهر ساحلی Xi: علم و انتشارات technique، ۱۹۹
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

12. In the meantime, the Ditan Hospital, Mr. Xi has been removed from the in-patient treatment costs, reimbursement of travel expenses to and from the Mr. practices.
[ترجمه گوگل]در همین حال، بیمارستان دیتان، آقای شی از هزینه های درمان بستری، بازپرداخت هزینه های سفر به و از مطب های آقای حذف شده است
[ترجمه ترگمان]در این بین، بیمارستان Ditan، آقای Xi از هزینه های درمان بیمار - بیمار، بازپرداخت هزینه های سفر به و از آقای practices حذف شده است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

13. Xi State Dragon Boat Festival, the village festival Longwang and paper hanging in the fields.
[ترجمه گوگل]جشنواره قایق اژدها ایالت شی، جشنواره روستای Longwang و کاغذ آویزان در مزارع
[ترجمه ترگمان]جشنواره فیلم اژدها (Xi)، جشنواره روستا، و کاغذ آویزان شده در مزارع
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

14. The Xi′an geothermic field possesses the condition to form the independent gas reservoir.
[ترجمه گوگل]میدان زمین گرمایی شیان دارای شرایط تشکیل مخزن گاز مستقل است
[ترجمه ترگمان]میدان geothermic دارای شرایط تشکیل مخزن گاز مستقل است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

انگلیسی به انگلیسی

• 14th letter of the greek alphabet; number 11 (roman numerals)

پیشنهاد کاربران

بپرس