zilch

/ˈzɪltʃ//ˈzɪltʃ/

(امریکا - خودمانی) هیچ، هیچ چیز، صفر

بررسی کلمه

اسم ( noun )
• : تعریف: (slang) zero; nothing; nil.

- Their chances of winning the championship this year are zilch.
[ترجمه گوگل] شانس آنها برای کسب عنوان قهرمانی امسال ضعیف است
[ترجمه ترگمان] شانس برنده شدن در مسابقات قهرمانی امسال zilch است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
- She took everything I had and left me with zilch.
[ترجمه گوگل] او هر چه داشتم را برداشت و من را با زیلچ رها کرد
[ترجمه ترگمان] او همه چیزهایی را که من داشتم برداشت و من را با zilch تنها گذاشت
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

جمله های نمونه

1. I arrived in this country with zilch.
[ترجمه گوگل]من با زیل وارد این کشور شدم
[ترجمه ترگمان] من با zilch به این کشور اومدم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

2. At the moment these shares are worth zilch.
[ترجمه گوگل]در حال حاضر این سهام ارزشی ندارد
[ترجمه ترگمان]در حال حاضر این سهام ارزش zilch دارد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

3. She knows absolutely zilch about marketing.
[ترجمه ثناء واحد] اون مطلقاً هیچی درمورد بازاریابی نمی دونه.
|
[ترجمه گوگل]او کاملاً در مورد بازاریابی می داند
[ترجمه ترگمان]او کاملا درباره بازاریابی صحبت می کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. I mean nada, zilch, noise level, off the screen, under the radar.
[ترجمه گوگل]منظورم نادا، زیلچ، سطح نویز، خارج از صفحه، زیر رادار است
[ترجمه ترگمان]منظورم nada، zilch، سطح صدا، خارج از صفحه، زیر رادار بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. The federal government does zilch to help struggling farmers.
[ترجمه گوگل]دولت فدرال برای کمک به کشاورزان در حال مبارزه تلاش می کند
[ترجمه ترگمان]دولت فدرال تلاش می کند تا به مبارزه با کشاورزان کمک کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. I'd tried Mr Nasty - zilch.
[ترجمه گوگل]من آقای Nasty - zilch را امتحان کرده بودم
[ترجمه ترگمان]من سعی کرده بودم که سر و کله آقای Mr - - - - - - - - - - - - - - - - -
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. We have gotten absolutely zilch in return.
[ترجمه گوگل]ما در ازای آن کاملاً زیلچ گرفته ایم
[ترجمه ترگمان]ما کاملا در عوض zilch
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. It has zilch chance of happening.
[ترجمه گوگل]احتمال وقوع آن ناچیز است
[ترجمه ترگمان]این اتفاق هیچ شانسی برای رخ دادن ندارد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. She knows zilch about the fact that his husband failed in the business.
[ترجمه گوگل]او از این واقعیت آگاه است که شوهرش در تجارت شکست خورده است
[ترجمه ترگمان]او درباره این حقیقت که شوهرش در این کسب وکار شکست خورده است خبر دارد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

10. The team's morale fell to zilch owing to the unexpected defeat.
[ترجمه گوگل]روحیه این تیم به دلیل شکست غیرمنتظره به زیر آب رفت
[ترجمه ترگمان]روحیه تیم به خاطر شکست غیرمنتظره، به zilch باخت
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

11. They will tell you the answer: Zero, zilch, nada.
[ترجمه گوگل]جواب شما را خواهند گفت: صفر، زیلچ، نادا
[ترجمه ترگمان]آن ها پاسخ را به شما خواهند گفت: صفر، zilch، nada
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

12. He knows zilch about the fact that his son has been failing all his classes.
[ترجمه گوگل]او از این واقعیت آگاه است که پسرش در تمام کلاس هایش شکست خورده است
[ترجمه ترگمان]او از این حقیقت آگاه است که پسرش در تمام طبقات خود قصور کرده است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

13. I didn't hear zilch about it.
[ترجمه گوگل]من در مورد آن چیزی نشنیدم
[ترجمه ترگمان]من چیزی در این مورد نشنیدم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

14. Nothing's happened Connie. Zilch.
[ترجمه گوگل]هیچ اتفاقی نیفتاده کانی زیلچ
[ترجمه ترگمان]هیچ اتفاقی برای کانی نیفتاده زدی به خال
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

انگلیسی به انگلیسی

• nothing, zero, zip (slang)

پیشنهاد کاربران

هیچ ، هیچ چیز
بی تجربه. Zilch
معلم بی تجربه است . . The teacher is zilch
zilch ( n ) ( zɪltʃ ) =nothing, e. g. I arrived in this country with zilch.
zilch
nothing ( informal )

هیچی،
Nothing at all
هیچ ، صفر
Zero, not any

There is zilch evidence for the fraud
I won three to zilch
I have zilch in my bank account
During the pandemic giant coroprations get millions and small businesses get zilch

بپرس