ابونه

/~Abune/

    subscriber

فارسی به انگلیسی

ابونه بودن
take

ابونه روزنامه شدن
subscribe

ابونه شدن
take, to subscribe to

مترادف ها

abonnement (اسم)
وجه اشتراک، ابونه

پیشنهاد کاربران

این واژه از بنیان و پایه پارسی اقتباس گرفته و کسی که پایگاه مالی ندارد هنوز در خراسان بزرگ ما و کشور افغانستان که خراسان نام داشت شخص کم سرمایه میگوید بنیه مالی ندارم
پیوستگی و هم آهنگی در پروژه های گوناگون
آبونه: هم دارنده، همبست، هم وند
اشتراک . سابسکرایب . جوین
در گویش فارسی دری افغانی مشترک

بپرس