ابکند

/~Abkand/

    ravine
    channel made by a torrent
    arroyo
    canyon
    gulch
    gully

مترادف ها

arroyo (اسم)
نهر، بستر نهر، ابکند

gully (اسم)
مجرا، ابکند، کاریز، زه کشی، ساطور، اب گذر، دره کوچک، راه آب، کارد

ravine (اسم)
ابکند، سره، دره تنگ و عمیق، مسیل

gorge (اسم)
شکم، ابکند، پر خوری، گدار، حلق، گلو، دره تنگ، گلوگاه، معبر تنگ

kloof (اسم)
ابکند، دره باریک

پیشنهاد کاربران

لر
سیلاب کند. [ س َ / س ِ ک َ ] ( ن مف مرکب، اِ مرکب ) زمینی را گویند در کوه و صحرا که آب و سیل آنرا کنده و رخنه ها در آن افکنده باشد و آن رخنه ها را نیز سیلاب کند خوانند. ( برهان ) ( آنندراج ) . زمینی که سیلاب آنرا کنده باشد. ( فرهنگ رشیدی ) . زمینی در کوه و صحرا که توجبه آنرا کنده و رخنه ها در وی افکنده باشد. ( ناظم الاطباء ) :
...
[مشاهده متن کامل]

چگونه راهی، راهی درازناک و عظیم
همه سراسر سیلابکند و خاره و خاک .
بهرامی.
لور و لر. [ رُ ل َ ] ( اِ مرکب، از اتباع ) زمین سیلاب کنده در گذر سیل :
گر سبکباری مترس از راه ناهموار از آنک
بهترین میدان تک خرگوش را لور و لر است.
امیرخسرو.
رجوع به لر و لور شود.

بپرس