اتلاف

/~etlAf/

    dissipation
    loss
    wastage
    wasting
    prodigality
    destruction

فارسی به انگلیسی

اتلاف انرژی
dissipation

اتلاف وقت
dalliance, rigmarole

اتلاف وقت کردن
kill time, waste of time, footle, frig, goof, kill

اتلاف کردن
to waste, to destroy

مترادف ها

loss (اسم)
گمراهی، ضلالت، عدم، فقدان، خسارت، زیان، ضرر، خدشه، خسران، مرگ، اتلاف، باخت، خسار

waste (اسم)
ضایعات، اتلاف

destruction (اسم)
خرابی، سرنگونی، تباهی، تخریب، انهدام، ویرانی، اضمحلال، اتلاف

wastage (اسم)
کاهش، ضایعات، اتلاف، تضییع، تفریط کاری

dissipation (اسم)
عیاشی، اتلاف، پراکندگی، اسراف

wreckage (اسم)
اتلاف، خرابه، لاشه هواپیما یا ماشین و غیره

پیشنهاد کاربران

( مدنی - فقه ) از بین بردن مال دیگری کلا یا بعضأ بطوریکه فعل منشاء اتلاف، بوسیله خود فاعل، بهدف هدایت شده باشد ( ما نندتحریک سگ درنده بدریدن لباس عابرین ) یا فعل مزبور مستقیمأ ( بوسیله آلت یا بدون آلت
...
[مشاهده متن کامل]
) بهدف وارد شده باشد مانند شکستن پنجره دیگری با سنگ یا با دست. عمدوعدم عمدو قصد وعدم قصد نسبت بمسئولیت مدنی تلف کننده فرقی ایجاد نمیکند ( ماده 328 ق - م ) زائل کردن صفت کمالی از مال، نمونه ای است از اتلاف بمعنی اعم ولی اتلاف بمعنی اخص شامل آن نیست وآنرا نقص می گویند ( ماده 389 قا نون مدنی ) ( حقوق جز ا ) اتلاف درحقوق جزامختص اشیاء منقول است ( ماده 257 - 241قا نون کیفر عمومی ) .

هدررفت، نابودی، تباهی
دکتر لنگرودی در تعریف اتلاف بیان نموده اند : ‏
از بین بردن مال دیگری کلاً یا بعضاً بطوریکه فعل منشاء اتلاف، به وسیله خود فاعل به هدف هدایت شده ‏باشد ( مانند: تحریک سگ درنده به دریدن لباس عابرین ) یا بطور مستقیم ( بوسیله آلت با بدون آلت ) به هدف وارد ‏شده باشد ( مانند: شکستن پنجره دیگری با سنگ یا با دست ) عمد و عدم عمد و قصد و عدم قصد نسبت به ‏مسئولیت مدنی تلف کننده فرقی ایجاد نمی کند.
...
[مشاهده متن کامل]

اتلاف به فعلی گفته می شود که منجر به از بین رفتن مال دیگری ( جزئاً یا کلاً ) شود، مثل آتش زدن مال ‏شخص دیگر
تلف به معنای از بین رفتن عین مال یا منافع عقلایی و قانونی مال خود به خود یا به موجب حوادث است
تلف در لغت به معنای هلاک گردیدن و نابود شدن است

هدر دادن - ولخری - مصرف گرایی
bad nbood hkoob bood
از بین رفتن . . . . مثال :اتلاف گرما یعنی از بین رفتن گرما
از بین بردن مال دیگری کلإ یا بعضأ به طوری که فعل منشأ اتلاف به وسیله خود فاعل، به هدف هدایت شده باشد. در حقوق جزا یعنی تجاوز مادی به مال غیر است به صورت تخریب یا حرق یا تباه کردن.

بپرس