اتومبیل

/~otomobil/

    auto
    automobile
    car
    motorcar
    wheel

فارسی به انگلیسی

اتومبیل استیشن
estate car -station wagon, estate car

اتومبیل بارکش کوچک
van

اتومبیل باری
lorry, truck

اتومبیل بد سوز و پر دردسر
lemon

اتومبیل چهار در
sedan

اتومبیل چهار نفره
sedan

اتومبیل دارای سقف فلزی معلق
hardtop

اتومبیل دو در
coupe, sedan

اتومبیل دیفرانسیل جلو
front-wheel drive

اتومبیل رانی
motoring

اتومبیل رو
vehicular

اتومبیل شش نفره
sedan

اتومبیل شماره
shankss mare

اتومبیل شهربانی
patrol car, squad car, petrol car

اتومبیل شکاری
hot rod, sport car, sports car

اتومبیل قراضه
jalopy, junk car, junker

اتومبیل گرم تاز
hot rod

اتومبیل گشتی
patrol car, black maria

اتومبیل گشتی پلیس
panda car

اتومبیل مجهز به وسایل خونگیری
bloodmobile

مترادف ها

motor (اسم)
محرک، ماشین، اتومبیل، موتور، حرکت دهنده، منبع نیروی مکانیکی

automobile (اسم)
خود رو، اتومبیل، ماشین متحرک خودکار، ماشین خودرو

car (اسم)
اتومبیل، واگن، اطاق راه اهن، هفت ستاره دب اکبر، اطاق اسانسور

horseless carriage (اسم)
اتومبیل، درشکه بی اسب

پیشنهاد کاربران

دروغگو
موتر یا ماشین
رانه میتونه بهترین و آسونترین نام برای گفتن و جاافتادن بر سر زبان ها باشه که من شنیدم سهراب سپهری این نام رو برگزیده که خییییلی هم خوبه
خودرو، سواری، ماشین، موتور
ارابه
در کشور ترکیه هم ارابه یا ارابا به کار میبرند
خودرو

بپرس