اسایش طلب

/~AsAyeStalab/

مترادف اسایش طلب: ( آسایش طلب ) آسایش جو، راحت طلب، عافیت خواه، عافیت طلب

متضاد اسایش طلب: ( آسایش طلب ) مخاطره جو

لغت نامه دهخدا

( آسایش طلب ) آسایش طلب. [ ی ِ طَ ل َ ] ( نف مرکب ) آسایش جوی.

فرهنگ فارسی

( آسایش طلب ) ( اسم ) آنکه آسایش طلبد آنکه فراغت و کاهلی دوست دارد آسایش جو آسایش طلب .
آسایش جوی

پیشنهاد کاربران

بپرس