اهن خای

لغت نامه دهخدا

( آهن خای ) آهن خای. [ هََ ] ( نف مرکب ) کنایه از اسب سرشخ پرزور باشد. ( برهان ).

فرهنگ فارسی

( آهن خای ) ( اسم صفت ) ۱ - آنکه آهن بدندان نرم کند. ۲ - اسب سر شخ پر زور .

پیشنهاد کاربران

آهن خای. ( صفت فاعلی مرکب ) آهن جونده، آهن به دندان نرم کننده، کنایه از کار بیهوده کردن

بپرس