ایساف

لغت نامه دهخدا

ایساف. ( ع مص ) اندوهگین گردانیدن. ( منتهی الارب ) ( آنندراج ) ( ناظم الاطباء ). اندوهگین کردن. ( تاج المصادر بیهقی ). || در خشم آوردن. ( منتهی الارب ) ( آنندراج ) ( تاج المصادر بیهقی ). به خشم آوردن. ( از ترجمان القرآن ترتیب عادل بن علی ص 24 ) ( ناظم الاطباء ) ( تاج المصادر بیهقی ) ( از اقرب الموارد ).

فرهنگ فارسی

اندوهگین گردانیدن یا در خشم آوردن

پیشنهاد کاربران

ایساف ( Isaf ) از جمله واژه های جدیدی است که از چند سال قبل وارد ادبیات سیاست بین الملل شده است. این واژه که از درون بحران افغانستان ظهور کرده، مخفف واژه های انگلیسی International Security Assistance Force است که در زبان فارسی به "نیروی بین المللی کمک به امنیت افغانستان" ترجمه شده است.
...
[مشاهده متن کامل]

ایساف، طبق قطعنامه های شماره 1386، �1413 و�1444 �شورای امنیت سازمان ملل متحد�و طبق فصل هفتم منشور ملل متحد و مفاد موافقتنامه6 دسامبر 2001 بن به منظور کمک به حفظ امنیت برای کمک به دولت انتقالیافغانستان�و اجرای برنامه ها و فعالیت های�سازمان ملل متحد�در آن کشور تشکیل شد.

بپرس