ابن شحنه

لغت نامه دهخدا

ابن شحنه. [ اِ ن ُ ش َ ن َ ] ( اِخ ) ابوالولید ابراهیم بن محمد، معروف به ابن شحنه حلبی. او راست : کتاب لسان الحکام فی معرفة الاحکام در قضاء حلب و آن سی فصل است در معاملات و اقضیه. وفات 882 هَ.ق.

ابن شحنه. [ اِ ن ُ ش َ ن َ ] ( اِخ ) ابوالفرج عبدالرحمن بن احمدبن مبارک غَزّی. وفات 799 هَ.ق. او راست : کتاب عوالی.

ابن شحنه. [ اِ ن ُ ش َ ن َ ] ( اِخ ) قاضی القضاة عبدالبربن محمد حلبی. فقیه حنفی. او راست : کتاب تفصیل عقدالفوائد در شرح منظومه ابن وهبان. وفات 921 هَ.ق.

ابن شحنه. [ اِ ن ُ ش َ ن َ ] ( اِخ ) ابوالولید محمدبن محمدبن محمودبن شحنه زین الدین حلبی ( 749-815 هَ.ق. ). قاضی حنفیه بحلب. در چند فن بنظم و نثر تألیفات دارد از آن جمله : روضةالمناظر فی علم اخبار الاوائل و الاواخر که به سال 806 ختم میشودو در حاشیه مسعودی به طبع رسیده. ارجوزه بیانیه و آن در کتابخانه های اروپا موجود است. ارجوزه ای در سیرت رسول در 99 بیت و نسخه ای از آن به برلین باشد.

فرهنگ فارسی

قاضی حنفیه بحلب در چند فن بنظم و نثر تالیف دارد

پیشنهاد کاربران

بپرس