ابوطالوت

لغت نامه دهخدا

ابوطالوت. [ اَ ] ( اِخ ) او از انس بن مالک روایت کند.

ابوطالوت. [ اَ ] ( اِخ ) او از ابی امامه و از او ابوالهندی روایت کند.

ابوطالوت. [ اَ ] ( اِخ )عبدالسلام بن ابی حازم شداد غنوی. از روات حدیث است.

پیشنهاد کاربران

بپرس