اخاذی کردن


معنی انگلیسی:
extort

فرهنگ فارسی

( مصدر ) اخاذی

مترادف ها

cadge (فعل)
اخاذی کردن، گره زدن، باربری کردن، دوره گردی کردن

bleed (فعل)
خون گرفتن، خون گرفتن از، خون ریختن، خون جاری شدن از، خون امدن از، اخاذی کردن

extort (فعل)
اخاذی کردن، بزور گرفتن، زیاد ستاندن، بزور تهدید یا شکنجه گرفتن

فارسی به عربی

ابتز , نزف
( اخّاذی کردن ) ابتِزار

پیشنهاد کاربران

بپرس