ارقون

فرهنگ اسم ها

لغت نامه دهخدا

ارقون. [ ] ( اِ ) حنا. ( تحفه حکیم مؤمن ). ارقان. ایرقان. ورقان. فقولیان. برنا. یرنا. ( فهرست مخزن الأدویه ). رجوع بحنا شود. || روغن جلوز. ( فهرست مخزن الأدویه ).

ارقون. [ ] ( اِخ ) رودی است در بلاد ایغور که از کوههای قراقورم سرچشمه گیرد. ( جهانگشای جوینی ج 1 ص 39، 42 و 192 ) ( تاریخ مغول ص 4، 7 و 16 ).

فرهنگ فارسی

رودیست در بلاد ایغور که از کوههای قراقورم سرچشمه گیرد

دانشنامه آزاد فارسی

رجوع شود به:آرگون (شیمی)

پیشنهاد کاربران

بپرس