استظلال

لغت نامه دهخدا

استظلال. [ اِ ت ِ ] ( ع مص ) استظلال بظل ؛ خواهش سایه کردن. سایه گرفتن. ( زوزنی ) ( تاج المصادر بیهقی ) ( غیاث ). || پناه بردن بسایه. پناه جستن. ( غیاث ). || نشستن در سایه. در سایه نشستن. بسایه شدن. در سایه درآمدن. || استظلال از چیز و استظلال بچیز؛ سایه گرفتن آن. || استظلال کرم ؛ در هم پیچیدن شاخه های خوشه دار رز. || استظلال عین ؛ فروشدن چشم به مغاک. گود افتادن چشم. || استظلال دم ؛ رفتن خون از شکم.

فرهنگ فارسی

خواهش سایه کردن

فرهنگ عمید

پناه بردن به سایه، در سایه نشستن.

دانشنامه اسلامی

[ویکی حج] استظلال استفاده مرد مُحرِم در شرایط عادی از سایه به هنگام ادای مناسک حج و عمره است که یکی از محرمات احرام است و انجام آن در شرایطی باعث وجوب کفاره است.
واژه استظلال از ریشه «ظ ـ ل ـ ل» به معنای پناه بردن به سایه، به سایه در آمدن، و سایه خواستن به کار می رود.

دانشنامه آزاد فارسی

اِستِظْلال
اصطلاحی در فقه، به معنی زیر سایه رفتن. در احرام حج، حرام است. کسانی چون محقق سبزواری حرام بودن آن را نیز مشکل دانستند. به ابن جنید نسبت می دهند که مستحب است مُحرم استظلال نکند. آیت الله خویی می گوید استظلال در صورتی که محرم را از خورشید، گرما، سرما، باران و مانند آن محافظت کند، حرام است. امام خمینی (ره) استظلال را در شب برای محرم جایز دانسته است. برخی چون شهید ثانی حرمت استظلال را اختصاص به محرم سواره دادند. شیخ طوسی هم در زمره کسانی است که استظلال محرم را فقط از روی سر حرام دانسته و گفته است که استظلال به اشیای ثابت مانند کوه و درخت جایز است. کسانی چون صاحب جواهر، استظلال محرم به اعضای بدنش مانند دست را جایز دانستند. برای زنان، کودکان و کسانی که در مکه و مِنی ساکن هستند، در حال احرام، استظلال حرام نیست. سایر افراد در حال احرام، اگر به سایه روند، باید کفاره بپردازند، ولو آن که از روی اضطرار یا ضرورت باشد. البته برخی چون شیخ مفید معتقدند که در حال ضرورت و اضطرار، استظلال کفاره ندارد. مشهور آن است که کفارۀ استظلال، قربانی کردن یک گوسفند است، ولو آن که مُحرم آن را تکرار کرده باشد. به ابن ابی عقیل نسبت داده اند که کفارۀ استظلال را در احرام به سه روز روزه، یا صدقه به ۶۰ مسکین به مقدار هر کدام سه صاع طعام و قربانی یک گوسفند مخیر کرده است. در غیر حج، دربارۀ استظلال به دیوار یا بنای متعلق به غیر نیز در فقه بحث شده است. علامۀ حلی گوید اگر کسی از سایۀ دیوار متعلق به دیگری چنان استفاده کند که به آن تکیه نیز داده باشد و مالک آن نیز اجازه ندهد، مرتکب فعل حرام شده است.

پیشنهاد کاربران

بپرس