اسپیل

لغت نامه دهخدا

اسپیل. [ اَ ] ( ص ) دزد اسپ بود که بغیر از اسپ دزدیدن دیگر کارش نبود .( لغت فرس چ تهران ). شخصی را گویند که پیوسته اسب دزدد و سوای اسب دزدی کار دیگر نکند. ( برهان ). دزد اسب که به غیر اسب ندزدد. ( رشیدی ). رجوع به اسپیک شود.

فرهنگ فارسی

دزد اسب

پیشنهاد کاربران

دزد اسپ
اسبی ولی. اسبیلی یعنی منطقه چشمهای آب گوارا. آب شفاف. سفید. مردمان اسبیلی، سفید پوستان. احتمالا ریشه اسلاوها ( روس ها ) اسبیلی است. که 20الی 40 هزارسال پیش به روسیه واروپا شرقی مهاجرت کردند ( درجریان کشور گشایی گالش های کاسی تبار ) . اسپیلی یااسبیلی تره دوس دارم تی خوجیر نوم عشق.

بپرس