اشتباه به چند معنی ممکن است به کار رود که باید میان آن ها فرق گذاشت:
- ایرنگ: برای error و لغزش ها
- جا به جا، با هم یکی گرفتن: برای شبیه گرفتن
- کاستی: برای fault ( در رایانه )
- کژ گزینی: انتخاب اشتباه
- ندانمکاری: برای کارهای اشتباه سهوی
این کلمه یک کلمه ترکیبی متشکل از دو کلمه دیگر می باشد آش در نگار فارسی و معرب آن عاش و قسمت دیگر این کلمه تباه. یعنی مسیر و رویه و تفکر و یا هر چیزی که باعث تباه شدن عاش و معاش و معیشت زندگی شود. نمونه
... [مشاهده متن کامل] این مدل کلمه که خود کلمه گویای مفهوم باطنی خودش است کلماتی مثل زعفران با مفهوم ضعف ران یا کلمه آشفتگی با مفهوم رویه یا جریان یا تفکر و هر چیزی که باعث افت نمودن عاش معاش زندگی شود. یا کلمه دیگری که کشاورزان بیشتر استفاده می کنند مثل آیش در نگارش فارسی و معرب آن عایش گذاشتن زمین یعنی شخم زدن و استراحت دادن و رها کردن زمین برای به عیش رسیدن از نور و هوا بارندگی.
ندانمکاری ( در بسیاری باره ها )
نادرستی
لغزش
گمراهی
اشتباه میتواند خودش برگرفته از ایش تباه آمده باشد = خواستی را تباه کردن = کاری راتباه کردن
در باره با واژه ایش بارها روشن گری کردم که در ایشالله آمده به چم خواست خدا
ایش = ویش = ویشت = وست
که در اوستا / وستپار ( اعتماد ) / واسه ( برای خواست تو ) / wish لاتین / ایش ایشالله / ایش اندیشه ( چیزی خواستن ) ( اند = چیز یا مقدار و ایش = خواست ) چیزی خواستن
... [مشاهده متن کامل]
=> اشتباه = تباهی خواسته ها که اگر چنین بوده که چه بهتر اگر هم نبوده ایشتباه نوشته شود نیز هم بایسته است.
ارنگ و ار ( err ) آمدن نیز هم زیباست.
واژه تر زدن هم عامیانه خطا کردن است.
ایشتباه = ار زدن = تر زدن = لق ( لغز ) زدن
اشتباه= ورتباه = ور تباه = گزینش تباهی
ورچین = انتخاب در چیدن
ایرنگ هم خوبه
به جایِ واژگانِ "ایراد، اشتباه، خطا" می توان از واژه یِ " لغزه" نیز بهره برد.
برای نمونه:
وی دچار لغزش شد:وی دچار خطا یا اشتباه شد.
"لغزه هایی" از او سر زَد: "اشتباهاتی" از او سر زَد.
اکنون به "لغزه هایِ" هر یک از این دیدگاهها می پردازیم: اکنون به "ایرادات" هر یک از این دیدگاهها می پردازیم.
... [مشاهده متن کامل] اشتباه, : تصویر غیر واقعی از چیزی
( خطا، اشتباه، لغزش، عیب، گناه ) در زبانِ پهلوی - پارسی میانه، ( ایرَنگ/ایرنج ) از کارواژه ( ایرَختَن ) بوده است. این واژه ها با واژه یِ ( Irre ) به چمِ ( خُل، دیوانه ) و کارواژه ( irren ) به چمِ ( خطا کردن، اشتباه کردن، در اشتباه بودن ) در زبانِ آلمانی از یک ریشه می باشند. همچنین واژگانِ ( error ) و ( err ) از زبانِ انگلیسی.
... [مشاهده متن کامل]
در زبانِ پهلوی، کارواژه ( ایرَختَن ) به چمِ ( محکوم کردن ) نیز بوده است.
پَسگشت ( reference ) :
رویه هایِ 30 , 31 از نبیگِ ( فرهنگنامه کوچک پهلوی ) نوشته یِ ( دیوید مک کنزی )
غلطکاری
*کژی، کژ گرفتن، کژ گیری
( هم خوانی با: mistake )
*بد برداشت کردن
( هم خوانی با: mistake )
*جابجا، جابجا گرفتن
( هم خوانی با: اشتباه )
*با هم یکی گرفتن
( هم خوانی با: اشتباه، شبیه بودن )
... [مشاهده متن کامل]
*در هم، دَرهَم و بَرهَم، در هم گرفتن، در هم کردن، در هم شدن
( هم خوانی با: قاطی کردن، قاطی پاتی کردن )
*نادرست، نابجا، بی جا
( هم خوانی با: غلط )
پارسی را پاس بداریم.
در پارسی میانه ( ساسانی ) اِرنگ ، زَسپان ، زِفان
در پارسی امروزی:ایرَنگ ، زَسپان ، زیفان
[عربی] به معنای شبیه بودن
در فارسی نادرست هست
صحیح نیز عربی بوده و فارسی آن درست هست
انگار دوستان به خود تحمیل کرده اند هنوزم چیزی بنام پارس هنوزم هست ن عزیزم چنین چیزی نیست .
《 پارسی را پاس بِداریم》
اِشتِباه
واژ ه ای اَرَبی اَز سِتاکِ شَبَهَ دَر ریختارِ اِفتِعال.
اَفزون بَر واژه های ایرَنگ ، رَمژَک وَ نادُرُستی واژه های زیر هَم پیش نَهاد می گَردَد :
هَمسان گیری ، هَمسان پِنداری ، هَمسان گَزینی
... [مشاهده متن کامل]
واژه های پیش نَهادی دیگَر :
گُراستَن : گُ - راس - ت - اَن
گُراییدَن : گُ - رای - اید - اَن
گُرایاندَن : گُ - رای - آند - اَن
پیش وَندِ - گُ دیسِ نُوین پیش وَندِ کُهَنِ - وی به مینه یِ جُدا وَ اَز هَم اَست مانَندِ ویراسَتَن . می تَوان این پیش وَند را که هَنوز دَر واژه هایی داریم دوباره کُنا و زایا سازیم کارواژه هایی مانَندِ : گُریختَن ، گُداختَن ، گُسیختَن ، گُسَستَن ، گُسیلیدَن ، گُماشتَن ، گُزاشتَن ، گُشودَن ، گُشادَن ، گُمار ( قُمار ) . . .
راست وَ رای هَم به مینه یِ نَظم ، تَرتیب ( راستی، رادی )
گُراستَن این اَست که چیزی یا کَسی راست وَ دُرُست وَ پِی بافته ( مُنسَجَم ) نیست مانَندِ پیش وَندِ گُ دَر واژه یِ گُمان : دَر مینه یا مان یا اَندیشه چیزی شَک وُ دودِلی اَست ، اَز این رو دَر واژه یِ wrong : w - r - ong
w = پیش وَند : - وی ، - گُ
r = سِتاک ایر دَر ایرَنگ
- ong = پَس وَندِ نام سازِ - اَنگ دَر پارسی مانَندِ : ایرَنگ ، قَشَنگ ، پَلَنگ ، مَلَنگ ، کُلَنگ ، زَرَنگ، شَرَنگ ، تُرَنگ یا ( تُرَنج ) ، جَرَنگ ، سُرَنگ ، مَشَنگ، . . .
ایرَنگ هَم ریشه با واژ ه های آلمانی زیر با هَمین مینه هَم ریشه اَست :
irren = اِشتِباه کَردَن ( گُراستَن ، گُراییدَن )
irrtum = اِشتِباه ( گُراستاری )
Irre = مُشتَبِه ، کَسی که اِشتِباه می کُنَد ( گُرایَنده، گُراستار )
وَ هَم چِنین :
تَشبیه = گُرایانِش ( اَز گُرایاندَن )
شَبیه = گُرایا ، گُرایَند
شِباهَت = گُرایه
تَشَبُّه = گُرایِش ( اَز گُراییدَن )
رمژک
چیزی را به جای چیز دیگری گرفتن
جا به جا گرفتن
گژگزینی
اشتباه در زبان پهلوی ( ایرنگ irang ) آمده که بسیار نزدیک به wrong در انگلیسی است. برابرهای پارسی اش : هم لغزش و نادرستی و نادرست و گاهی هم میتوان کوتاهی گفت.
کم دقتی، بی دقتی
بدکنش ( زبر "ب" ، پیش "ک" ، زیر "ن" )
گژگزینی/نادرست/
در پهلوی و پارسی " رمژک " برابر کتاب فرهنگ برابرهای پارسی واژه های بیگانه از ابوالقاسم پرتو.
رمژکیدن = اشتباه کردن
این واژه اربی است و پارسی آن اینهاست:
رمژن ramžan ( پارسی دری: رمژک )
برانت brãnt ( سنسکریت: بْهْرانتی bhrãnti )
مودات mudãt ( سنسکریت: مودهَتوَ mudhatva )
ویریدیت viridit ( سنسکریت: ویریدیتَ )
مشاهده ادامه پیشنهادها (١٠ از ٢٢)