اقوال

/~aqvAl/

لغت نامه دهخدا

اقوال. [ اَق ْ ] ( ع اِ ) ج ِ قَوْل. ( آنندراج ) ( اقرب الموارد ). قولها و گفتارها و سخنها. ( ناظم الاطباء ) :
اقوال مرا گر نبود باورت این قول
اندر کتب من یک یک بشمر و بنگر.
ناصرخسرو.
او بیان میکرد با ایشان فصیح
دائماً ز افعال و اقوال مسیح.
مولوی.
|| ج ِ قَیل. ( منتهی الارب ) ( ناظم الاطباء ) ( اقرب الموارد ). رجوع به قیل شود.
- اقوال جازمه ؛ ( اصطلاح منطق ) باری ارمیناس و آن مشتمل بود بر اخبار امری به اثبات یا به نفی. و خاصیت خبر آن است که قابل تصدیق و تکذیب بود بالذات ، چه دیگر اقاویل مانند استفهام و ندا و غیره ، قابل تصدیق و تکذیب نباشد الا بعد از آنکه آنرا از مقتضاء آن صفت بگردانند، و با مفهوم اخبار برند. ( اساس الاقتباس صص 60 - 64 ).

اقوال. [ اِق ْ ]( ع مص ) بربستن بر کسی سخن را. ( منتهی الارب ) ( ناظم الاطباء ) ( از اقرب الموارد ). قولی بکسی منسوب کردن. ( تاج المصادر بیهقی ). بربستن گفتاری ناگفته بر کسی. بربستن بر کسی سخنی را که نگفته است. ( ناظم الاطباء ).

فرهنگ فارسی

گفتارها، جمع قول
( اسم ) جمع قول گفته ها گفتارها سخنها: ( در اقوال سلف مانند این قول ندیده ایم . ) یا اقوال جازمه . یا اقوال شارحه . یا اقوال موئ لفه .
بر بستن بر کسی سخن را قول بکسی منسوب کردن .

فرهنگ معین

( اَ ) [ ع . ] ( اِ. ) جِ قول ، گفتارها.

فرهنگ عمید

= قول qo[w]l

پیشنهاد کاربران

تقریرات . [ ت َ ] ( ع اِ ) ج ِ تقریر. بیانات و توضیحات و اقوال و گفتار. ( ناظم الاطباء ) . رجوع به تقریر و دیگر ترکیبهای آن شود.
مقولات . [ م َ ] ( ع اِ ) مقوله ها. ( ناظم الاطباء ) . ج ِ مقولة. گفتارها. گفته ها. ( یادداشت به خط مرحوم دهخدا ) : خاک بر سر علمی باد که ازمقولات و منقولات چنین نتیجه ٔ مردمی بردهد. ( منشآت خاقانی چ محمد
...
[مشاهده متن کامل]
روشن ص 103 ) . از منقولات کلام اردشیر بابک و مقولات حکمت اوست که بسیار خون ریختن بود که از بسیار خون ریختن بازدارد. ( مرزبان نامه چ قزوینی ص 18 ) .

جمع قول، گفته ها، گفتارها، سخن ها
اَقوال. . . سخن ها. . جمع نقل ( مفرد عربی سخن )
اقوال جمع قول و نَقل، نَقل ها، نقل قول ها

بپرس