المعدن

لغت نامه دهخدا

المعدن. [ اَ م َ دِ ] ( اِخ ) نام شهری است در پرتقال مقابل لیسبن پایتخت کشور مذکور که مسلمانان آنرا بسبب وجود معدن در نزدیکی آن چنین نامیده اند و امروزه پرتقالیان آلمادا میخوانند که محرف کلمه المعدن است. ( از قاموس الاعلام ترکی ج 2 ). شهری در پرتقال جزء ولایت سیوداد رآل . سکنه آن 17400 تن است و معادن جیوه دارد. و رجوع به قاموس الاعلام ترکی ذیل آلماده شود.

فرهنگ فارسی

نام شهری است در پرتقال مقابل لیسبن پایتخت کشور مذکور که مسلمانان آنرا بسبب وجود معدن در نزدیکی آن چنین نامیده اند و امروزه پرتقالیان آلمادا میخوانند که محرف کلمه المعدن است .

پیشنهاد کاربران

بپرس