النهایه فی غریب الحدیث و الاثر

دانشنامه اسلامی

[ویکی فقه] النهایة فی غریب الحدیث و الأثر (کتاب). «النهایة فی غریب الحدیث و الاثر»، تالیف ابوالسعادات مبارک بن ابی الکرم محمد، معروف به ابن الاثیر جزری ، متوفی به سال ۶۰۶ ق می باشد که از لغت نامه های عربی به عربی به شمار می رود و در باب غریب حدیث تالیف شده است.
درباره ی کلام غریب دو وجه گفته اند: یکی آنکه مراد از آن بعید المعنی و غامض باشد؛ چنانکه فهم بدان جز با تامل بسیار و به کار انداختن اندیشه نرسد و دیگر آن که مراد سخن قبایل دور افتاده ی عرب است، چون به کلمه ای از لغات عرب برمی خوریم آن را غریب می شماریم.دانشمندان علوم حدیث از همان ابتدا به خلق آثاری در «غریب الحدیث » علاقه نشان داده اند. چنانکه گفته اند، اولین کسی که در این زمینه اثری نگاشت ابوعبیده معمر بن مثنی تیمی بوده است. بعد از وی کسانی؛ چون ابو عدنان سلمی ، عبدالرحمن بن عبد الاعلی ، نضر بن شمیل ، محمد بن مستنیر ،ابو عمرو شیبانی ،اسحاق بن مرار ، محمد بن زیاد ابن اعرابی ،ابو العباس محمد بن یزید مبرد ، قاسم بن ثابت بن حزم سرقطی، ابو محمد قاسم بن محمد انباری، ابوبکر محمد بن قاسم انباری ، ابن درستویه ابو محمد عبدالله بن جعفر، ابوالقاسم جار الله محمود بن عمر بن محمد زمخشری ، ابن جوزی و غیره به نوشتن آثاری در این موضوع همت گماشتند.اما ابن اثیر در نگارش این اثر از خرمن گرانبهای دانش ایشان بهره جست و کتاب ارزشمند «النهایه» را تالیف کرد. وی در این کتاب احادیث غریبی را که در متون و منابع دینی پراکنده است، گرد آورده و به شرح و توضیح آنها از جهت لغوی پرداخته است.

[ویکی فقه] النهایة فی غریب الحدیث و الاثر (کتاب). ابن اثیرابو عبیدة معمر بن مثنی تیمی متوفای سال ۲۱۰ هجری اولین کسی است که کتاب ارزشمندی مانند النهایه را تالیف گرده است که اغات عربی را به عربی توضیح می دهد و بعد از ایشان افرادی چون ابو عدنان سلمی ، عبد الرحمن بن عبد الاعلی، نضر بن شمیل، محمد بن مستنیر، ا بو عمرو شیبانی ، اسحاق بن مرار ، محمد بن زیاد ابن اعرابی ، ابو العباس محمد بن یزید مبرّد ، ق اسم بن ثابت بن حزم سرقطی ، ا بو محمد قاسم بن محمد انباری ، ابو بکر محمد بن قاسم انباری ، ا بن درستویه ابو محمد عبد اللّه بن جعفر ، ابو القاسم جار اللّه محمود بن بن عمر بن محمد زمخشری ، ابن جوزی و غیره به نوشتن آثاری در این موضوع همت گماشتند.
« النهایة فی غریب الحدیث و الأثر» تألیف مبارک بن محمد بن عبدالواحد شیبانی، معروف به ابن اثیر جزری، متوفی به سال ۶۰۶ ق می باشد که از لغت نامه های عربی به شمار می رود و در باب غریب حدیث تالیف شده است. وی در این کتاب، احادیث غریبی را که در متون و منابع دینی پراکنده است، گرد آورده و به شرح و توضیح آنها از جهت لغوی پرداخته است.این کتاب ماخوذ از« غریبین» هروی و« غریب الحدیث» ابوموسی اصفهانی می باشد.ابن اثیر خود می گوید:« من در این دو کتاب امعان نظر کردم. کتاب ابوموسی مقتبس از کتاب غریبین هروی است و بعضی از احادیث صحیح بخاری و صحیح مسلم که دارای کلمات غریب اند در این کتابها نقل نشده است و من در« نهایة» این احادیث را افزودم».

[ویکی اهل البیت] النهایة فی غریب الحدیث والأثر نوشته ابن اثیر جزری از علمای اهل سنت یکی از مهم ترین کتاب های غریب الحدیث است.
ابن اثیر، ابوالسعادات مجدالدین مبارک بن محمد شیبانی موصلی (544-606 ق) رجالی، مفسر، محدث، ادیب و فقیه شافعی در عراق است.
او ثلث عمر خود را در زادگاهش گذراند و در ۲۱ سالگی راهی موصل شد تا بتواند از زمینه های علمی آن دیار بیشتر بهره گیرد. (البدایة والنهایة، ج۱۳، ص۶۶؛ معجم الأدباء، ج۱۷، ص۷۳)
ابن اثیر در ادبیات عرب، از اساتیدی هم چون ابومحمّد سعید بن هان بغدادی نحوی و علی ابن حرم مکّی بن ریان ماکینی نحوی عزیز، بهره گرفته است. (معجم الأدباء، ج۱۷، ص۷۱؛ المکتبة العصریه، ج۲، ص۲۷۴؛ إنباه الرواة علی أنباه النحّاه، ج۳، ص۲۵۷)
ابن اثیر در سفری که به حج داشته است در بین راه به بغداد نیز سفر می کند و در آنجا نیز از تعدادی از علمای آن دیار حدیث می شنود که ابن کلیب، عبدالوهاب بن سکینه و ابوالقاسم صاحب بن خل، از آن جمله اند. (همان جا؛ بغیة الوعاة، ج۲، ص۲۷۴. وی پس از بازگشت از بغداد به دستگاه حکومت در موصل نزدیک می شود و کم کم مورد توجه درباریان قرار می گیرد و نزد آنان جایگاهی رفیع یافت تا جایی که از طرف نورالدین، حاکم وقت پیشنهاد وزارت به او داده می شود. ر.ک: وفیات الأعیان، ج۴، ص۱۴۱)
ابن اثیر در اواخر عمرش مریض و فلج می شود و از حرکت می ماند و این مرض تا هنگام وفاتش او را رها نمی سازد. ابن خلکان معتقد است همه کتاب های ابن اثیر در همین ایام مریضی اش و به صورت املاء بر شاگردانش نوشته شده است. (الأعیان، ج۴، ص۱۴۲)
وی در علوم علوم مرتبط با موضوع غریب الحدیث، همچون حدیث، تفسیر، ادبیات و لغت، صاحب نظر بوده است.
کتاب معروف دیگر ابن اثیر "جامع الأصول فی أحادیث الرسول صلی الله علیه و آله" است.

[ویکی نور] النهایة فی غریب الحدیث و الأثر تألیف مبارک بن محمد بن عبدالواحد شیبانی، معروف به ابن اثیر جزری، متوفی به سال 606ق می باشد که از لغت نامه های عربی به شمار می رود و در باب غریب حدیث تألیف شده است. وی در این کتاب، احادیث غریبی را که در متون و منابع دینی پراکنده است، گرد آورده و به شرح و توضیح آنها از جهت لغوی پرداخته است.
این کتاب ماخوذ از «غریبین» هروی و «غریب الحدیث» ابوموسی اصفهانی می باشد.
ابن اثیر خود می گوید: «من در این دو کتاب امعان نظر کردم. کتاب ابوموسی مقتبس از کتاب غریبین هروی است و بعضی از احادیث صحیح بخاری و صحیح مسلم که دارای کلمات غریب اند در این کتابها نقل نشده است و من در «نهایة» این احادیث را افزودم».
کتاب که در پنج جلد حاوی مقدمه مؤلف و متن می باشد طبق حروف الفبا تنظیم شده و حاوی 28 حرف است و ذیل هر حرف، بابهایی را بر مبنای عین الفعل مرتب کرده است. در هر باب مؤلف ریشه لغتی را که در حدیث به کار رفته ذکر می کند، سپس حدیث و یا سخن صحابی یا تابعی را بیان کرده و پس از آن به شرح لغت مورد نظر می پردازد.
درباره ی کلام «غریب» دو وجه گفته اند: یکی آنکه مراد از آن بعید المعنی و غامض باشد؛ چنانکه فهم بدان جز با تأمل بسیار و به کار انداختن اندیشه نرسد و دیگر آنکه مراد سخن قبایل دور افتاده ی عرب است، چون به کلمه ای از لغات عرب برمی خوریم آن را غریب می شماریم.

[ویکی فقه] النهایه فی غریب الحدیث و الاثر (کتاب). ابن اثیرابو عبیدة معمر بن مثنی تیمی متوفای سال ۲۱۰ هجری اولین کسی است که کتاب ارزشمندی مانند النهایه را تالیف گرده است که اغات عربی را به عربی توضیح می دهد و بعد از ایشان افرادی چون ابو عدنان سلمی ، عبد الرحمن بن عبد الاعلی، نضر بن شمیل، محمد بن مستنیر، ا بو عمرو شیبانی ، اسحاق بن مرار ، محمد بن زیاد ابن اعرابی ، ابو العباس محمد بن یزید مبرّد ، ق اسم بن ثابت بن حزم سرقطی ، ا بو محمد قاسم بن محمد انباری ، ابو بکر محمد بن قاسم انباری ، ا بن درستویه ابو محمد عبد اللّه بن جعفر ، ابو القاسم جار اللّه محمود بن بن عمر بن محمد زمخشری ، ابن جوزی و غیره به نوشتن آثاری در این موضوع همت گماشتند.
« النهایة فی غریب الحدیث و الأثر» تألیف مبارک بن محمد بن عبدالواحد شیبانی، معروف به ابن اثیر جزری، متوفی به سال ۶۰۶ ق می باشد که از لغت نامه های عربی به شمار می رود و در باب غریب حدیث تالیف شده است. وی در این کتاب، احادیث غریبی را که در متون و منابع دینی پراکنده است، گرد آورده و به شرح و توضیح آنها از جهت لغوی پرداخته است.این کتاب ماخوذ از« غریبین» هروی و« غریب الحدیث» ابوموسی اصفهانی می باشد.ابن اثیر خود می گوید:« من در این دو کتاب امعان نظر کردم. کتاب ابوموسی مقتبس از کتاب غریبین هروی است و بعضی از احادیث صحیح بخاری و صحیح مسلم که دارای کلمات غریب اند در این کتابها نقل نشده است و من در« نهایة» این احادیث را افزودم».
ساختار کتاب
کتاب که در پنج جلد حاوی مقدمه مولف و متن می باشد طبق حروف الفبا تنظیم شده و حاوی ۲۸ حرف است و ذیل هر حرف، بابهایی را بر مبنای عین الفعل مرتب کرده است. در هر باب مولف ریشه لغتی را که در حدیث به کار رفته ذکر می کند، سپس حدیث و یا سخن صحابی یا تابعی را بیان کرده و پس از آن به شرح لغت مورد نظر می پردازد.
گزارش محتوای کتاب
درباره کلام« غریب» دو وجه گفته اند: یکی آنکه مراد از آن بعید المعنی و غامض باشد؛ چنان که فهم بدان جز با تأمل بسیار و به کار انداختن اندیشه نرسد و دیگر آنکه مراد سخن قبایل دور افتاده عرب است، چون به کلمه ای از لغات عرب برمی خوریم آن را غریب می شماریم.دانشمندان علوم حدیث از همان ابتدا به خلق آثاری در« غریب الحدیث» علاقه نشان داده اند. چنانکه گفته اند اولین کسی که در این زمینه اثری نگاشت ابو عبیدة معمر بن مثنی تیمی ( متوفای ۲۱۰ ق) بوده است. بعد از وی کسانی چون ابو عدنان سلمی، عبد الرحمن بن عبد الاعلی، نضر بن شمیل، محمد بن مستنیر، ابو عمرو شیبانی، اسحاق بن مرار، محمد بن زیاد ابن اعرابی، ابن جوزی و غیره به نوشتن آثاری در این موضوع همت گماشتند.در جلد اول مولف به اهمیت و جایگاه علم حدیث می پردازد و آن را یکی از واجبات کفایی و حقی از حقوق دین می شمارد.مولف، علم حدیث را به دو قسم علم به الفاظ و علم به معانی تقسیم کرده و شناخت الفاظ را مقدم بر معانی می داند و متذکر می شود که برای رسیدن به این هدف باید از قواعد زبان عربی پیروی کرد.وی در ادامه الفاظ را به دو قسمت مفرد و مرکب تقسیم نموده است و شناخت مفرد را مقدم بر مرکب می داند؛ زیرا ترکیب فروعی از افراد به شمار می رود. همچنین الفاظ مفرد یا عام هستند یا خاص و بعضی از این الفاظ خاص هستند که به صفت غریب متصفند. مولف معرفت واژگان را به دو بخش ذاتی یعنی شناخت کلمه از حیث وزن، بناء و حروف اصلی آن و یا معرف صفاتی یعنی شناخت واژگان از حیث اعراب و حرکات آن تقسیم می کند.سپس انگیزه تالیف خود را بیان کرده و وارد متن کتاب می شود. مولف در جلد اول به ترجمه واژگانی می پردازد که فاء الفعل آن حروف همزه، باء، تاء، ثاء، جیم و حاء می باشد.به همین ترتیب در سایر مجلدات نیز تعدادی از واژگان ذکر می شود.
وضعیت کتاب
...

پیشنهاد کاربران

بپرس