امام علی و قبول حکومت

دانشنامه اسلامی

[ویکی فقه] امام علی (علیه السّلام) در خطبه ۹۲ نهج البلاغه بعد از کشته شدن عثمان هنگام بیعت مردم با وی می فرمایند: مرا واگذارید و دیگری را طلب کنید ...، برخی از اهل سنت بر این خطبه امام (علیه السّلام) شبهاتی مطرح کرده و می گویند اگر ایشان از طرف پیامبر (صلی الله علیه و آله وسلّم) منصوب به خلافت بود، نباید این چنین سخن بگوید.پاسخ این دسته، علاوه بر مدارک فراوانی که بر ولایت و خلافت بلافصل حضرت در تمام منابع سنی و شیعه وارد شده، در همین خطبه امام نیز بیان گردیده است. لذا به عنوان اعلام خطر به هنگامی که مردم می خواستند با ایشان بیعت کنند می گوید: مرا رها کنید زیرا شما طاقت و تحمل اجرای حق و عدالت مرا ندارید.در ادامه شبهات مطرح شده بر کلام امام را به صورت اجمالی مورد نقد و بررسی قرار می دهیم.
بر خطبه ۹۲ نهج البلاغه شبهاتی مطرح شده که در ادامه با بیان خطبه و شبهات به صورت اجمالی پاسخ مناسب به شبهات می دهیم.امیرالمؤمنین علی (علیه السّلام) در خطبه ۹۲ نهج البلاغه می فرماید: دَعُونِی وَ الَْتمِسُوا غَیْرِی فَاِنَّا مُسْتَقْبِلُونَ اَمْراً لَهُ وُجُوهٌ وَ اَلْوَانٌ لَا تَقُومُ لَهُ الْقُلُوبُ وَ لَا تَثْبُتُ عَلَیْهِ الْعُقُولُ وَ اِنَّ الْ آفَاقَ قَدْ اَغَامَتْ وَ الَْمحَجَّه قَدْ تَنَکَّرَتْ. وَ اعْلَمُوا اَنِّی اِنْ اَجَبْتُکُمْ رَکِبْتُ بِکُمْ مَا اَعْلَمُ وَ لَمْ اُصْغِ اِلَی قَوْلِ الْقَائِلِ وَ عَتْبِ الْعَاتِبِ وَ اِنْ تَرَکْتُمُونِی فَاَنَا کَاَحَدِکُمْ وَ لَعَلِّی اَسْمَعُکُمْ وَ اَطْوَعُکُمْ لِمَنْ وَلَّیْتُمُوهُ اَمْرَکُمْ وَ اَنَا لَکُمْ وَزِیراً خَیْرٌ لَکُمْ مِنِّی اَمِیراً.
امام علی (علیه السّلام)، نهج البلاغه، خطبه۹۲.
شبهه دوم این است که آیا این لهجه کسی است که از سوی خدا تعیین شده؟ اگر واقعاً از سوی خدا عزّوجل و رسول اَلله (صلی الله علیه و آله وسلّم) تعیین شده دیگر این پیش شرط ها چیست؟ مگر شنیده شده که پیامبری بیاید و بگوید، اولاً شرایط مساعد نیست، دست از سر من بردارید «دعونی و التمسوا غیری» در ثانی اگر اصرار کنید به شرطی خواهم پذیرفت که هر جور خودم می خواهم جامعه را رهبری کنم؟ در پاسخ باید گفت اوّلاً: مراد حضرت علی (علیه السّلام) این است که: اگر قبول حکومت نمایم به آنچه که از کتاب و سنت در یافته ام بر شما حکومت خواهم نمود، نه بطوری که دلخواه شما باشد. و همین شرط را نیز در قضیه شورای شش نفره بیان فرمود.و ثانیاً: قرآن با کمال صراحت می گوید: که مبنای حکم حاکم اسلامی باید بر طبق دستور الهی باشد نه دلخواه مردم. (لتحکم بین الناس بما اراک اللّه) (ومن لم یحکم بما انزل اللّه فاولئک هم الکافرون الفاسقون الظالمون)و ثالثاً: مگر حضرت موسی بنا به دلخواه مردم حکومت می کرد، اگر این چنین بود با گوساله پرستی و ده ها موارد خلافی که مورد خواست مردم بود، نباید مخالفت می کرد.و رابعاً: هر حاکم اسلامی و غیر اسلامی اگر بخواهد بنا به دلخواه مردم حکومت کند شیرازه جامعه از هم پاشیده می شود، چون هر بخشی از مردم چیزی می خواهند که با خواست بخش دیگر در تضاد است. اما این که گفنه شده: که علی چرا سکوت کرد با اینکه چند تا دوست و یاور داشت. باید گفت: اگر چنانچه شما به خود نهج البلاغه و بعضی از کتب اهل سنت مراجعه می کردید این چنین شبهه طرح نمی کردید.چون حضرت علی (علیه السّلام) در نهج البلاغه با صراحت می فرماید: اللهمّ انی استعدیک علی قریش فانهم قد قطعوا رحمی، واکفاوا انائی، واجمعوا علی منازعتی حقا کنت اولی به من غیری، وقالوا: الا ان فی الحق ان تاخذه وفی الحق ان تمنعه، فاصبر مغموما او مت متاسفا، فنظرت فاذا لیس لی رافد ولا ذاب ولا مساعد الا اهل بیتی، فضننت بهم عن المنیه فاغضیت علی القذی، وجرعت ریقی علی الشجی، و صبرت من کظم الغیظ علی امر من العلقم، وآلم للقلب من حز الشفار.
امام علی (علیه السلام)، نهج البلاغه، ج۲، ص۲۲۷، خطبه ۲۱۲، محمد عبده.
در شبهه سوم می گویند: حضرت می فرمایند: «و اگر رهایم کنید مانند یکی از شما خواهم بود». چطور؟ یعنی کسی که مسئولیتش از مسئولیت پیامبران هم مهمتر است تا این حد از مسئولیت فرار می کند که خودش را مانند بقیه مردم که مسئولیت ندارند به حساب می آورند بلکه علاوه بر آن می فرماید: (و شاید شنواتر و فرمانبردارتر از شما برای کسی باشم که حکومت خود را به او می سپارید.)در شبهه چهارم می گویند: حضرت فرمودند: (لِمَنْ وَلَّیْتُمُوهُ اَمْرَکُمْ) «کسی که حکومت خود را به او می سپارید». چرا فرمود حکومت خود را؟ مگر حکومت وام مردم است و آنها اختیار دارند که به هر کس خواستند بسپارند؟ مگر نه این است که امام و خلیفه را خداوند عزّوجل تعیین می کند و مردم هیچگونه حقی در تعیین آن ندارند؟ مگر نمی گویند که تعین خلیفه شورایی نیست؟ مگر نه این است که اهل شوری را غاصب نامیدند؟ پس چگونه حضرت علی (علیه السّلام) می فرماید: به هر کسی که حکومت خود را بسپارید اطاعت می کنم «ولیتموه» چرا نگفت؟ «ولاه الله» هر کسی را که خدا تعیین کند من از او اطاعت می کنم؟ حضرت می فرماید: (وَ اِنْ تَرَکْتُمُونِی فَاَنَا کَاَحَدِکُمْ) اگر مرا رها کنید همانند یکی از شما خواهم بود. نظر حضرت فرار از مسئولیت نیست؛ بلکه زیر بار حکومت غیرالهی که مورد خواست مردم هست، نرفتن است؛ و جمله (لِمَنْ وَلَّیْتُمُوهُ اَمْرَکُمْ) بهترین دلیل بر این است که این ولایت مورد نظر شما قابل قبول من نیست و به هر کس می خواهید واگذار کنید، و سراغ آن کس بروید که حاضر هست این چنین حکومتی را قبول کند.
نقد و برررسی شبهه پنجم
...

پیشنهاد کاربران

بپرس