امروزی

/~emruzi/

مترادف امروزی: امروزین، آلامد، باب، مد، تازه، جدید، متجدد، نوپرست، نوگرا

معنی انگلیسی:
contemporary, current, modern, latter-day, mod, new, present-day, topical, of to - day modern

لغت نامه دهخدا

امروزی. [ اِ ] ( ص نسبی ) منسوب به امروز. ( ناظم الاطباء ) ( آنندراج ). امروزه امروزینه.

فرهنگ فارسی

(صفت ) ۱ - منسوب به امروز امروز ین . ۲ - باب روز مد . ۳ - آنکه مطابق معمول عصر رفتار کند : فلان مرد امروزی است . ۴ - تازه جدید .

فرهنگ عمید

۱. مربوط به امروز.
۲. [قدیمی] مطابق معمول زمان، باب روز، مد روز.

جدول کلمات

مدرن

مترادف ها

modern (صفت)
نو، جدید، مدرن، نوین، امروزی، کنونی، متاخر

new-fashioned (صفت)
تازه، مطابق مد روز، امروزی

فارسی به عربی

حدیث

پیشنهاد کاربران

فردایین # امروزی ، امروزین
فردایین. [ ف َ ] ( ص نسبی ) از: فردا ین ( پساوند نسبت ) . مربوط به فردا. مقابل امروزین : رنج امروزین آسودن فردایین بود و آسودن امروزین رنج فردایین. ( فارسنامه ) .
The . . . . . of the present day
امروزی
منابع• http://knarf.english.upenn.edu/1818v1/fprfc2.html
جدید
مدرن

بپرس