انشراح

/~enSerAh/

لغت نامه دهخدا

انشراح. [ اِ ش ِ ] ( ع مص ) گشاده شدن. ( منتهی الارب ) ( ناظم الاطباء ) ( آنندراج ) ( از اقرب الموارد ). گشاده دل شدن. ( تاج المصادر بیهقی ) ( مصادر زوزنی ). گشاده شدن دل. ( غیاث اللغات ). || ( اِمص ) شادشدگی دل. نفس کشیدن به آزادی. ( ناظم الاطباء ). گشادگی. ( یادداشت مؤلف ). گشایش دل. گشاده دلی :
قصه آن پیر حلاج این زمان
انشراح سینه ابرار شد.
عطار.

فرهنگ فارسی

گشاده شدن، بازشدن ، گشایش
۱ - ( مصدر ) گشاده شدن باز شدن . ۲ - (اسم ) گشایش گشایش دل گشاده دلی .

فرهنگ معین

(اِ ش ِ ) [ ع . ] ۱ - (مص ل . ) گشاده شدن ، باز شدن . ۲ - (اِمص . ) گشایش (دل ).

فرهنگ عمید

گشاده شدن، باز شدن، گشایش.

پیشنهاد کاربران

شادمانی
انشراح : گشادگی - گشایش - گشادگی دل . انشراح اسم دختر با ریشه عربی است .

بپرس