ایاد

لغت نامه دهخدا

ایاد. [ اِ ] ( ع اِ ) پشتیبان و آنچه بدان قوت باشد. || پناه جای. || پناه. ( منتهی الارب ) ( ناظم الاطباء ) ( از اقرب الموارد ). حفظ و حمایت ، یقال : هو فی ایاداﷲ؛ ای فی حرزه و ستره. || هوا. || کوه محکم. || خاک گرداگرد حوض. ( منتهی الارب ) ( ناظم الاطباء ) ( از اقرب الموارد ). || خرگاه. || پشته ریگ. ( منتهی الارب ) ( ناظم الاطباء ). || میمنه و میسره لشکر. ( از اقرب الموارد ) ( از منتهی الارب ) ( ناظم الاطباء ). || کثرت شتران. ( منتهی الارب ) ( از ناظم الاطباء ).

فرهنگ فارسی

پشتیبان و آنچه بدان قوت باشد

فرهنگ عمید

۱. وسیلۀ قوت و نیرو.
۲. پشتیبان، پناه.
۳. پرده.
۴. کوه.
۵. دژ.

فرهنگستان زبان و ادب

[اعتیاد] ← اختلال یادزدودگی الکل زاد دائم

دانشنامه اسلامی

[ویکی فقه] ایاد قبیله ای عدنانی از متولیان کعبه بود.
ایاد از قبایل بزرگ عدنانی است که نسبش به ایاد بن نزار بن معد بن عدنان می رسد. نزار چهار پسر به نام های مضر، ربیعه، انمار و ایاد داشت و اموالش را در دوران حیاتش میان آنان قسمت کرد. در این میان، ایاد دارای کنیزی شد که «شمطا» نام داشت. از این رو، به او «ایاد شمطا» نیز گفته اند. فرزندان نزار بر سر سهم الارث اختلاف پیدا کردند و برای داوری نزد افعی بن حصین به نجران رفتند و با نظر وی که مطابق وصیت نزار بود، عصا و حله نزار به ایاد رسید. از این رو، او را «ایاد العصا» نیز خوانده اند. ایاد و مضر هر دو از یک مادر به نام سوده بنت عک بودند.
← القاب قبیله
آثار البلاد: زکریا بن محمد القزوینی (م. ۶۸۲ق.) ، ترجمه: میرزا جهانگیر، تهران، امیرکبیر، ۱۳۷۳ش؛ الاعلام: الزرکلی (م. ۱۳۹۶ق.) ، بیروت، دار العلم للملایین، ۱۹۹۷م؛ الاغانی: ابوالفرج الاصفهانی (م. ۳۵۶ق.) ، بیروت، دار احیاء التراث العربی، ۱۴۱۵ق؛ امتاع الاسماع: المقریزی (م. ۸۴۵ق.) ، به کوشش محمد عبدالحمید، بیروت، دار الکتب العلمیه، ۱۴۲۰ق؛ انساب الاشراف: البلاذری (م. ۲۷۹ق.) ، به کوشش زکار و زرکلی، بیروت، دار الفکر، ۱۴۱۷ق؛ الانساب: عبدالکریم السمعانی (م. ۵۶۲ق.) ، به کوشش عبدالله عمر، بیروت، دار الجنان، ۱۴۰۸ق؛ البدایة و النهایه: ابن کثیر (م. ۷۷۴ق.) ، بیروت، مکتبة المعارف؛ تاریخ ابن خلدون: ابن خلدون (م. ۸۰۸ق.) ، به کوشش خلیل شحاده، بیروت، دار الفکر، ۱۴۰۸ق؛ تاریخ طبری (تاریخ الامم و الملوک): الطبری (م. ۳۱۰ق.) ، به کوشش محمد ابوالفضل، بیروت، دار احیاء التراث العربی؛ تاریخ الیعقوبی: احمد بن یعقوب (م. ۲۹۲ق.) ، بیروت، دار صادر، ۱۴۱۵ق؛ جمهرة انساب العرب: ابن حزم (م. ۴۵۶ق.) ، به کوشش گروهی از علما، بیروت، دار الکتب العلمیه، ۱۴۱۸ق؛ دلائل النبوه: البیهقی (م. ۴۵۸ق.) ، به کوشش عبدالمعطی، بیروت، دار الکتب العلمیه، ۱۴۰۵ق؛ السیرة النبویه: ابن هشام (م. ۲۱۳/۲۱۸ق.) ، به کوشش السقاء و دیگران، بیروت، المکتبة العلمیه؛ الکامل فی التاریخ: ابن اثیر (م. ۶۳۰ق.) ، بیروت، دار صادر، ۱۳۸۵ق؛ کتاب الحیوان: الجاحظ (م. ۲۵۵ق.) ، بیروت، دار الکتب العلمیه، ۱۴۲۴ق؛ المحبر: ابن حبیب (م. ۲۴۵ق.) ، به کوشش ایلزه لیختن شتیتر، بیروت، دار الآفاق الجدیده؛ مراصد الاطلاع: صفی الدین عبدالمؤمن بغدادی (م. ۷۳۹ق.) ، بیروت، دار الجیل، ۱۴۱۲ق؛ مروج الذهب: المسعودی (م. ۳۴۶ق.) ، به کوشش اسعد داغر، قم، دار الهجره، ۱۴۰۹ق؛ معجم البلدان: یاقوت الحموی (م. ۶۲۶ق.) ، بیروت، دار صادر، ۱۹۹۵م؛ معجم ما استعجم: عبدالله البکری (م. ۴۸۷ق.) ، به کوشش السقاء، بیروت، عالم الکتب، ۱۴۰۳ق.

[ویکی حج] اِیاد: قبیله ای عدنانی از متولیان کعبه بودند که نسبشان به ایاد بن نزار بن مَعْد بن عدنان می رسد، چون ایادیان در حفظ نسل و نسب خود اهتمامی نداشتند و در سرزمین های گوناگون در میان اقوام عرب و غیرعرب می زیستند، نسبشان گم شد و از آن ها چهار قبیله مالک، حُذاقه، یَقْدم و نزار شناخته شده اند. از القاب این قبیله الطبق یاد شده است. جرهمیان در پی رویدادی که مجبور به اخراج از مکه شدند حجرالاسود را از کعبه جدا و در محلی دفن کردند، همین موجب از دست رفتن تولیت کعبه از دست ایادیان و افتادن آن به دست خزاعه شد. در پی این رویداد ایادیان پراکنده شدند، گروهی به سرزمین خانق تَهامَه رفتند در آنجا ازدیاد نسل کردند، بنومعد چون از آنان ناخرسند بودند بر آنها شوریدند و آنان را پراکنده کردند، گروهی به یمن رفتند و جمعی نیز راهی طائف شدند. بسیاری از ایادیان نیز در عراق ساکن شدند. ایادیان با حکومت ساسانی رابطه ای دشمنانه داشتند و پادشاهان ساسانی در پی پیش گیری از تجاوزهای آنان به قلمرو خود یا سرکوب و اخراج آنان از منطقه عراق بودند. با ظهور اسلام، گروهی از آنان راهی روم شدند و شماری نیز در شهرهای حمص و انطاکیه و قنسرین و سرزمین های پیرامون پراکنده شدند.
جمعی از قبیله ایاد خدمت پیامبر(ص) رسیدند و ایشان از آنان درباره قس بن ساعده ایادی پرسید. وی از چهره های برجسته بنو ایاد بود که در روزگار جاهلیت در بازار عکاظ خطبه می خواند و مواعظی سودمند بیان می کرد.
ایاد از قبایل بزرگ عدنانی است که نسبش به ایاد بن نزار بن مَعْد بن عدنان می رسد.نزار چهار پسر به نام های مضر، ربیعه، انمار و ایاد داشت و اموالش را در دوران حیاتش میان آنان قسمت کرد.در این میان، ایاد دارای کنیزی شد که «شمطا» نام داشت.از این رو، به او «ایاد شمطا» نیز گفته اند.فرزندان نزار بر سر سهم الارث اختلاف پیدا کردند و برای داوری نزد افعی بن حصین به نجران رفتند و با نظر وی که مطابق وصیت نزار بود، عصا و حلّه نزار به ایاد رسید. از این رو، او را «ایاد العصا» نیز خوانده اند.ایاد و مُضَر هر دو از یک مادر به نام سوده بنت عَک بودند.

دانشنامه آزاد فارسی

اَیاد
طایفۀ بزرگ و قدیمی عرب عدنانی، منسوب به بنی معد و از نسل اسماعیل (ع). از طوایف ناحیۀ تهام که در اوایل قرن ۳م از فشار طوایف مُضر به عراق مهاجرت کردند و در سواد کوفه و بخشی از کشور حیره مستقر شدند. گروه هایی از این مردم به تدریج به نواحی شمالی حرکت کردند و در امتداد رودخانۀ فرات تا جزیرۀ ابن عمر پیش رفتند. ایادیان در طول حیات دولت ساسانی، بارها در قلمرو آن دولت به قتل وغارت پرداختند و سرانجام براثر حملات انوشیروان و همراهی طوایف بکر بن وائل، از مرزهای دولت ساسانی به قلمرو دولت روم شرقی گریختند. اینان در جنگ های دولت روم شرقی با اعراب مسلمان شرکت داشتند. در خلاف عمر بن خطاب، گروه بزرگی از ایادیان قشون هراکلیوس پس از پیروزی های مسلمانان از رومیان جدا شدند و به اطاعت خلافت اسلامی درآمدند و به سواد عراق بازگشتند و پس از احداث شهر کوفه در آن مستقر شدند.

پیشنهاد کاربران

نامی پسرانه
در زبان لری بختیاری به معنی
می آید
E ead

بپرس