بافضل

/bAfazl/

لغت نامه دهخدا

بافضل. [ ف َ ] ( ص مرکب ) ( از: با + فضل ) برتر.

بافضل. [ ف َ ] ( اِ مرکب ) ( از: با مخفف ابا: حالت نصبی ابو، و فضل در تداول فارسی زبانان ) و آن کنیه ای بوده است اشخاص را.

بافضل. [ ف َ ] ( اِخ ) ابن علوی. رجوع به باعلوی حسینی حضرمی شود. ( معجم المطبوعات ).

بافضل. [ ف َ ] ( اِخ ) حسین بن عبداﷲبن عبدالرحمن بن ابی بکر حضرمی شافعی صوفی. بسال 979 هَ. ق. در تریم ( حضرموت ) درگذشت. او راست : الفصول الفتحیه فی التصوف. ( از معجم المؤلفین ج 3 ).

بافضل. [ ف َ ] ( اِخ ) حضرمی ، جمال الدین بن عبداﷲبن عبدالرحمن فقیه محقق عابد زاهد حضرمی الولاده ( بسال 840 هَ. ق. ) سعدی العشیره شافعی مذهب عدنی مسکن و مدفن ، مشهور به بافضل و بقولی محمدبن عبداﷲ فقیه بود، تألیفات او عبارت است از: شرح المدخل ، العدة والسلاح لمتولی عقود النکاح ، مختصر الانوار، مختصر قواعد زرکشی ، مقدمة الحضرمیه فی فقه السادة الشافعیه. او ظاهراً بسال 903 هَ. ق. در 63 سالگی در عدن در گذشت. ( از ریحانة الادب ج 1 ص 136 و 330 ) ( معجم المطبوعات ). او در تریم تولد یافت و برای تدریس به عدن رفت و در همانجا مرد. ( الاعلام زرکلی ج 6 ص 232 ).

بافضل. [ ف َ ] ( اِخ ) حضرمی. عبداﷲبن عبدالرحمن بن ابی بکر بافضل حضرمی سعدی مذحجی ، او از بنی سعد طایفه ای از مذحج و فقیه شافعی بود. بسال 850 هَ. ق. در تریم تولد یافت و به شحر و سپس عدن و حرمین مهاجرت کرد و سپس به حضرموت بازگشت و در شحر بسال 918 هَ. ق.درگذشت. مؤلفات فراوان دارد از آنجمله : المقدمة الحضرمیه فی فقه الشافعیه ، حجج القواطع فی الوصل و القاطع، الفتاوی ، و رساله ای در علم فلک ، و لوامع الانوارفی فضل القائم بالاسحار. ( از الاعلام زرکلی ج 4 ص 232 ).

فرهنگ فارسی

از فضلائ بوده است

فرهنگ عمید

دارای برتری در تقوا، علم، و کمال، فاضل، دانشمند.

دانشنامه اسلامی

[ویکی فقه] بافَضْل ، عنوان خاندانی از تَریم ِ حضرموت که شماری از آنان به دانش فقه و اصول ، حدیث و تصوف شهرت داشتند و به خصوص در سده های ۹-۱۱ق / ۱۵-۱۷م از نفوذ اجتماعی قابل ملاحظه ای برخوردار بودند.
نیای خاندان ، ابوالفضل محمد بن عبدالکریم فقیه شافعی است که در تریم می زیست و نسب او به شاخه سَعد العشیره از قبیله مَذحِج ، یا به قولی به بنی هلال باز می گشت . خاندان بافضل به تدریج در نقاط مختلفی از یمن پراکنده گشتند و افرادی از این خاندان افزون بر تریم ، در بندر شِحر و عدن ساکن شدند. شاخه این خاندان در شحر به خاندان بَلْحاج شهرت داشت .
مهم ترین افراد خاندان
مهم ترین افراد خاندان بافضل اینانند:
← جمال الدین محمد
(۱) عبدالحی ابن عماد، شذرات الذهب ، بیروت ، دار الفکر.(۲) محمد ابن غزی ، دیوان الاسلام ، به کوشش کسروی حسن ، بیروت ، ۱۴۱۱ق / ۱۹۹۰م .(۳) بغدادی ، ایضاح .(۴) بغدادی ، هدیه .(۵) عبدالله محمد حبشی ، فهرس مخطوطات بعض المکتبات الخاصة فی الیمن ، لندن ، ۱۹۹۴م .(۶) زرکلی ، اعلام .(۷) محمد سخاوی ، الضوء اللامع ، قاهره ، ۱۳۵۴ق .(۸) صنعا، خطی .(۹) محمد اسعد طلس ، الکشاف عن مخطوطات خزائن کتب الاوقاف ، بغداد، ۱۳۷۲ق / ۱۹۵۳م .(۱۰) عبدالقادر عیدروس ، النور السافر، بیروت ، ۱۴۰۵ق / ۱۹۸۵م .(۱۱) فهرست الکتب المخطوطة بمکتبة الاحقاف بتریم ، یمن ، المرکز الیمنی للابحاث الثقافیه .(۱۲) محمد امین محبی دمشقی ، خلاصة الاثر، قاهره ، ۱۲۸۴ق .

پیشنهاد کاربران

بپرس