باراه

لغت نامه دهخدا

باراه. ( ص مرکب ) بارَه ْ. ( دِمزن ). آنکه در راه راست میرود. ( ناظم الاطباء ) ( دِمزن ). مقابل بیراه. ( دِمزن ).

باراه. ( اِخ ) از بتهای هند قدیم بود با بدنی چون انسان و سری چون سر خنزیر. ( از ماللهند ص 58 س 7 ).

فرهنگ فارسی

( صفت اسم ) آنکه در راه راست میرود مقابل بیراه .

فرهنگ عمید

۱. کسی که به راه راست می رود.
۲. باانصاف.

پیشنهاد کاربران

باراه ؛ آنکه در راه راست میرود. مقابل بیراه. ( فرهنگ فارسی معین ) .

بپرس