باغوش

لغت نامه دهخدا

باغوش. ( اِ ) سر به آب فرو بردن. غوطه زدن. ( شمس اللغات ). چیزی را به آب فرو بردن. سر به آب فرو بردن و غوطه خوردن. ( برهان ) ( هفت قلزم ) ( آنندراج ) ( انجمن آرای ناصری ). امّا ظاهراً باغوش مصحف ناغوش است. رجوع به کلمه ناغوش شود. || چیزی به آب فرورفته و غوطه خورده. ( ناظم الاطباء ). رجوع به ناغوش شود.

فرهنگ فارسی

سر به آب فرو بردن غوطه زدن

فرهنگ عمید

غوطه، فرورفتن در آب.

پیشنهاد کاربران

بپرس