بالا اوردن


مترادف بالا اوردن: ( بالا آوردن ) قی کردن، استفراغ کردن، شکوفه کردن، دیوار ساختن، عمارت کردن، ایجاد کردن، به وجود آوردن، سبب شدن، باعث شدن

معنی انگلیسی:
disgorge, puke, vomit, to bring up, to train, to vomit

لغت نامه دهخدا

( بالا آوردن ) بالا آوردن. [ وَ دَ ] ( مص مرکب ) صعود دادن. از پائین ببالا بردن. برآوردن.
- بالا آوردن ساختمان ؛ ساختمانی را بمرحله پوشش درآوردن.
- بالا آوردن غذا ؛ بمجاز استفراغ کردن.قی کردن. هراش کردن. برگرداندن. اشکوفه فتادن کسی را.

فرهنگ فارسی

( بالا آوردن ) صعود دادن از پائین به بالا بردن

واژه نامه بختیاریکا

( بالا آوردن ) وا رُه اوُردن

فارسی به عربی

قزز

پیشنهاد کاربران

raising
عق وپق راه انداختن ؛ در تداول عامه ، قی کردن. استفراغ کردن. ( فرهنگ فارسی معین ) .

بپرس