باهر
/bAher/
مترادف باهر: آشکار، بارز، پیدا، معلوم، نمایان، درخشان، تابان، روشن
متضاد باهر: ناپیدا
معنی انگلیسی:
فرهنگ اسم ها
معنی: روشن، آشکار، درخشان، مشهور، هویدا، شاخص، ( اَعلام ) لقب عبدالله ابن علی ابن حسین ابن علی ابن ابی طالب که او برادر پدری و مادری حضرت امام باقر ( ع ) است و از کثرت جمال [زیبایی زیاد] لقب باهر داشته است
برچسب ها: اسم، اسم با ب، اسم پسر، اسم عربی
لغت نامه دهخدا
اصحاب شافعی را نابوده
چون تو رئیس محترم و باهر.
سوزنی.
|| غالب. فایق.- باهرالاقبال ؛ کسی که اقبالش بیش از دیگران است. ( از ناظم الاطباء ).
- باهرالانتظام ( کلام ) ؛ سخن عالی و نیک ارتباط. ( ناظم الاطباء ).
- باهرالشرف ؛ آنکه شرف او ظاهر و آشکار باشد. ( ناظم الاطباء ).
- باهرالنور ؛ پرنور. تابنده. نورانی. منیر: حضور باهرالنور سرکار عرض شود که...
- قمر باهر ؛ ماه که نور او افزون آید برانوار کواکب. ماه که چیره شود روشنی آن فروغ ستارگان را. ( یادداشت مؤلف ). ماهی که روشنایی آن از روشنائیهای ستاره ها افزون باشد. ( ناظم الاطباء ).
باهر. [ هَِ ] ( اِخ ) عبداﷲبن علی بن حسین بن علی بن ابی طالب. او برادر پدری و مادری حضرت باقر ( ع ) است واز کثرت جمال لقب باهر داشته و متصدی صدقات حضرت رسالت و حضرت امیرالمؤمنین ( ع ) و بسیار فقیه و فاضل بوده است و احادیث بسیاری بواسطه پدران خود از حضرت رسالت روایت کرده ، در عهد حضرت صادق ( ع ) در پنجاه وهفت سالگی وفات یافته است. ( از ریحانة الادب ج 1 ص 360 ).
فرهنگ فارسی
( صفت ) ۱ - روشن درخشان . ۲ - آشکار هویدا .
او برادر پدری و مادری حضرت باقر ( ع ) است
فرهنگ معین
فرهنگ عمید
۲. ظاهر، آشکار.
۳. فائق.
دانشنامه عمومی
جدول کلمات
پیشنهاد کاربران
بیلچه در زبان ملکی گالی بشکرد
زیبایی جذابیت
باهر یعنی زیبا و جذاب و درخشان
باهر، به معنای روشن قمر است و یکی از یار های حضرت محمد است.