برده سره

لغت نامه دهخدا

برده سره. [ ب َ دِ س َ رِ ] ( اِخ ) ده مرکز دهستان برده سره بخش اشترینان شهرستان بروجرد. سکنه آن 500 تن است. ( از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 6 ).

برده سره. [ ب َ دِ س َ رِ ] ( اِخ ) نام یکی از دهستانهای بخش اشترینان شهرستان بروجرد این دهستان در شمال باختری بخش واقع و محدود است از شمال به ملایر، از جنوب بدهستان قلعه حاتم و از خاور به جاده اتومبیل رو بروجرد به ملایر از باختر به دهستان جعفرآباد. از 23 آبادی تشکیل گردیده و جمعیت آن در حدود 11200 نفر و قراء مهم آن عبارتند از: توده زن ، جعفرآباد، چهار بزه ، یوسفعلی ، قائیدطاهر، کفشگران ، گلچهران ، تل میان و نائی. شغل اهالی زراعت و گله داری و راه مالرو دارد. ( از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 6 ).

فرهنگ فارسی

نام یکی از دهستانهای بخش اشترینان شهرستان بروجرد این دهستان در شمال باختری بخش واقع و محدود است از شمال به میر از جنوب بدهستان قلعه حاتم و از خاور به جاده اتومبیل رو بروجرد به میر از باختر به دهستان جعفر آباد .

پیشنهاد کاربران

واژگان لری که در منطقه ی چال گودرزی و اشترینان و پیرامون آن کاربرد دارد البته گاهی تلفظ واژه ای از روستا به روستا تفاوت دارد :
زبان لُری را پاس بداریم
کِتُو: کتاب
کِرِّ دو: هوای مه آ لو
...
[مشاهده متن کامل]

کَشکَکِ زونی: بر جستگی روی زانو
کوخَه: سُرفه
کَمچَه: ملاقه
کُر: پسر
کَرتیر: ابزاری فلزی با دستۂ چوبی جهت
مرز بندی در کشاورزی
کَرواس: پارچۂ کرباس
کِنار او: توالت
کَفتَر: کبوتر
کُچِک: کوچک
اُو: آب
اَفتو: آفتاب
شو: شب
ایوارَه: غروب
شومی: هندوانه
خروِزَه: خربزه
گُرمِج: مُشت
کلیک: انگشت
تیا: چشم
اور: ابر
آسارَه: ستاره
شیطو: شیطان
مِرژِنگ: مژه
پِت: دماغ
شونَه: شانه
مِرک: آرنج
پِشنی: پیشانی
شاتَه: نون لواش گِرد
پونوچی: کفاش ( گیوه دوز )
گِردِکو: گردو
بام: بادام
تُرموغ: تخم مرغ
نوجی: عدس
افتوءَ: آفتابه
دِنو: دندان
گُردالَه: قلوه
گیَه: سیرابی
دِرِنجَه: دودکش سقف خانه
بازِه: هوا کش تنور

بردسره هرچی بشیریه مال برده سره است فیس میکنن میگن ما بروجردی هستیم دروغه همه برده سره ای و شب ماه ای هستن
⬜ روستای �برده سره �از توابع شهراشترینان، شهرستان بروجردو مابین شهرهای اشترینان ونهاوند قراردارد.
⬜وجه تسمیه روستای برده سره؛
برد درزبان لری به معنی سنگ وسره به معنی خالص، ازآنجایی که بافت قدیم این روستا درمحلی واقع شده که دارای سنگهای سخت وخاک کمی بوده این روستا رابرده سره ( سنگ خالص وبدون خاک ) نامگذاری کرده اند، البته این روستا فاقد ساختمان یا ابنیهٔ باقدمت زیاد است و حتی ازبررسی قبرستان روستا نهایت به صدتا۱۲۰سال پیش میرسیم واینکه بعضی قدمت آنرا به زمان ساسانیان یا حتی چندقرن قبل نسبت میدهند هیچگونه پایه علمی وباستانشناسی ندارد.
...
[مشاهده متن کامل]

اکثرساکنین این روستا مهاجربوده ودرسدهٔ گذشته به این مکان مهاجرت کرده اند
همچنان که خانواده های بشیری از روستاهای کرمانشاه به این روستا مهاجرت کرده اند ویاطایفه جوجو از روستاهای الشتر به این محل آمده وساکن شده اند و اغلب جمعیت روستاه هم از همین دو طایفه هستند بنابراین بازهم قدمت زیاد و سکونتگاه قدیمی بودن این روستا باتوجه به بافت جمعیتی اغلب مهاجر آن جای ابهام وتردید دارد.
⬜این روستابدلیل کم آبی ودیم بودن اکثرزمینهای کشاورزی ازرونق آنچنانی دربخش کشاورزی ودامپروری برخوردارنیست و بیشتر مردم آن دربخش خدمات خصوصا کاردرشهرهای دیگر ( نظیرراهسازی یا کارساختمانی ) و حمل ونقل شاغل هستند.
درحال حاضر این روستا دارای جاده آسفالته، گازکشی منازل، برق، آب لوله کشی وتلفن است، آنتن دهی موبایل دراین روستا ضعیف بوده و شبکه های دیجیتال تلویزیونی به سختی دریافت میشود.
علیرغم اینکه این روستا دارای طرح هادی ونقشه جامع است ولی گسترش نامتوازن وپراکنده در چهارگوشه روستا به چشم میخورد، دراین روستاهم اندک زمین های مرغوب کشاورزی تبدیل به ساختمان مسکونی میشود، معضلی که در بیشتر مناطق کشور وجود دارد.

پژوهشگران معتقدند اکثر مردمان این حوالی که نام خانوادگی آن ها گودرزی هست از نژاد گودرز، پهلوان باستانی ایران می باشند. اما تحقیقات ثابت شده گویای این مسئله که اکثر اهالی ، اجدادشان از شهر سلسله، استان کرمانشاه و استان همدان به این دیار کوچیده اند. یک نوع از آن دلایل ثابت شده مهاجرت اجداد پدری بنده از کنگاور کرمانشاه است. حال با اجازه ی صاحب نظران به شرحی مختصر به سر گذشت بزرگانمان می پردازم ( ( :
...
[مشاهده متن کامل]

شکر علی خان کرد زرین یکی از بزرگان طایفه کرد زرین عشایر کنگاور بود. ایشان سه فرزند بنام های سیفعلی خان، صفر خان، کمر خان داشت. وبا او به روستای مگسان علیا و سفلی کوچ کردند.
پدر این پسر ها تمام ملک های مگسان بالایی و پایینی را خریداری می کند و به دست پسر ها می سپرد که در آن زراعت کنند. اما با هجرت سیفعلی خان و صفر خان به روستای شب ماه و تنها ماندن کمر خان در مگسان اکثر این زمین ها به فروش می رسند. و پدر بزرگ پدر بنده مگسان سفلی را به اسکان می گزیند. و طایفه ای که بشیری معظمی هست از پسر کمرخان یعنی خدا مراد به و جود می آید . اکثر گودرزی های روستای شب ماه از نسل دو فرزند سیفعلی خان کرد زرین یعنی والی خان و محمد هستند. که در حال حاضر آن ها در شهر زندگی می کنند. افراد از این خاندان هیکلی تنومند و اخلاقی پهلوانی را دارا هستند.
از داماد های سرشناس کمرخان کرد زرین ، محمد باقر خان پیرزادی، خان روستای چقابل بوده.
ایده ی من از این معلومات اثبات این مسئله تاریخی بوده و نه تعصبات بیهوده .
با آرزوی موفقیت شما والسلام.

باسلام دهستان برده سره از توابع بخش اشترینان می باشد که قدمت آن بیش از 2500سال است برده سره راگفته اند که در زمان یزدگرد محل نگهداری بردگان اسیران بوده برخی نیز گفته اند به معنی خاک سرند شده بدون ریگ وسنگ
...
[مشاهده متن کامل]
است چون خاک این روستا خاک رس وبدون ریگ می باشد. این روستا دارای چهار طایفه به نامهای 1 شلالوند2ترکاشوند3جوجو4کارخانه ای هستش که این چهار طایفه بدور از هرگونه تعصب قبیله ای مانند یک خانواده زندگی می کنند ویکی از روستاهای آرام ومودب استان لرستان می باشد برخی از اهالی این روستا با زبان لکی صحبت نکنند ( طایفه جوجو ) این روستا دارای امکانات خوبی از قبیل گاز منازل تلفن منازل اینترنت با سرعت بالا خانه عالم روحانی مستقر در روستا مسجد حسینیه عباسیه کتابخانه مدرسه ابتدایی وراهنمایی اول دبیرستان دارای خانه بهداشت مغازه قصابی پست بانک مخابرات پایگاه مقاومت کانون فرهنگی هنری مسجد وچهار هیئت عزاداری ، خیاطی ، نانوایی لواش، بربری، زمین ورزشی فوتبال خاکی، چند هکتار مرغزار جهت تفریح ، شغل اکثریت مردم روستا کامیوندار وتعدادی کشاورز، جمعیت آن 1000نفر می باشد

قوم بزرگ لر ::
ایل لر لک
ایل لر کرمانج
ایل کی لر ( کلهر::کی لهراسب )
ایل لر فیلی
ایل لر بالاگریوه
ایل لر منجایی
ایل لر بختیاری
ایل لر ممسنی
ایل لر لیراوی
ایل لر بویراحمد
...
[مشاهده متن کامل]

ایل لر شول
لرستان شمالی بزرگ::
لرستان ( لرستان پیشکوه )
لرستان پشتکوه ( ایلام )
کرمانشاه ( کرمانجاه. باختران:
:باختیاران. بختیاری )
همدان. قم. قزوین. لوشان. گرمسار
خراسان شمالی
لرستان جنوبی بزرگ:::
خوزستان
چهارمال بختیاری
کهگیلویه
فارس
بوشهر
کرمان
اصفهان
سیستان ( ممسنی )

یک روایت داریم که در زمان جنگ ایران و اعراب که در نهاوند بوده در این محل ( برده سره ) برده ها خرید و فروش می شده اند. در حقیقت نام اصلی آن ( برده سرا ) بوده است.
یک روایت دیگر اینکه، برد در زبان لکی که زبان غالب مردمان این روستا می باشد معنی سنگ را میدهد و سره هم معنی سنگهای ریز و سرند شده را میدهد، بنابراین چون در این روستا سنگها عموما ریز و عاری از سنگهای درشت است، به این روستا برده سره یعنی روستا ی دارای سنگهای ریز و سرند شده میگویند.
...
[مشاهده متن کامل]

بپرس