برگو

لغت نامه دهخدا

برگو. [ ب َ ] ( اِخ ) دهی است از دهستان خواشید بخش ششتمد شهرستان سبزوار. سکنه آن 155 تن. آب آن از قنات و محصول آن غلات و پنبه و باغات میوه است. ( از فرهنگجغرافیایی ایران ج 9 ).

فرهنگ فارسی

پیشنهاد کاربران

در شعر معنی ( بگو ) را می دهد.
1000000000در1000000000 درصد موافقم با رسول،
برگو: بگو
بگو ( درشعر )

بپرس