بستان

/bostAn/

مترادف بستان: بوستان، گلزار، گلستان، باغ، پالیز، جالیز

متضاد بستان: راغ، صحرا، بیابان، کویر

معنی انگلیسی:
garden

لغت نامه دهخدا

بستان. [ ب ُ ] ( اِ ) گلزار و گلستان را گویند و مخفف بوستان هم هست. ( برهان ). بالضم معرب بوستان ( از منتخب )در سراج اللغات نوشته که : لفظ فارسی است مرکب از کلمه بست بالضم که بمعنی گلزار و جاییکه میوه خوشبو در آن باشد و الف و نون زائد مثل شاد و شادان. ( غیاث ). بمعنی گلزار و باغ که آن را گلستان نیز گویند و بستان مخفف بوستان است و آن جایی را گویند که بوی گل وریاحین در آنجا بسیار باشد. ( انجمن آرا ). صاحب آنندراج پس از تکرار عبارت انجمن آرا آرد: در بهار عجم نوشته که بستان باغ را گویند و این فارسی معرب است بساتین جمع و در فرهنگ ، بستان ، گلزار و جایی که بوهای خوشبو در آن بود، بست مخفف و بسد مبدل و بوستان مشبع آن و با لفظ کردن مستعمل و با لفظ خوردن کنایه از رستنی و نباتات باغ خوردن. شیخ شیراز آرد :
یکی روستایی سقط شد خرش
عَلَم کرد بر تاک بستان سرش.
سعدی ( بوستان ).
باقر کاشی گوید:
اگر هنگام باغ و راغ نبود
میانه خانه بستان می توان کرد.
( آنندراج ).
مأخوذ از فارسی باغ و بوستان. ج ، بساتین و بساتون. ( ناظم الاطباء ). باغی که در آن گل یا میوه یا هر دو باشد. لفظ مذکور مخفف بوستان ( جای بو ) است که محل چیزهای خوشبو از قبیل گل و میوه می باشد. ( فرهنگ نظام ). و رجوع به شعوری ج 1 ورق 207، 219 شود. الفردوس او البستان ، الجنة. ( نشوء اللغة العربیة ص 94 ). البستان فارسی ،معرب و یجمع بساتین. ( المعرب جوالیقی ص 53 س 1 ). حَش . حِش . حُش . ( منتهی الارب ). جنت. ( دهار ) ( منتهی الارب ). حدیقه. ( دهار ) ( تعریفات جرجانی ). بستان دیوار کشیده ، حدیقه. فردوس. ( ترجمان القرآن عادل بن علی ). مخرف ، مخرفه. جائز. ( منتهی الارب ). جایی را گویند که میوه های خوشبوی در آنجا بهمرسد. ( برهان ) ( غیاث از سراج اللغات ). معرب بوستان. ( از ابن درید در جمهره و بنقل سیوطی در المزهر ). ج ، بساتین. بساتون. ( مهذب الاسماء ). بهشت. گلزار. توسعاً، باغ. گلشن گلزار و بوستان. ( روضة ). هر محوطه شامل درختانی که بقدر کافی دور از هم غرس شده باشند تا بتوان در فواصل آنها کشت و کار کرد. ج ، بساتین. ( فرهنگ فارسی معین ). و رجوع به بوستان شود :
هزار آوا به بستان در کند اکنون هزار آوا.
رودکی.
و نام او [ دختر نعمان بن منذر ] حدیقه و بپارسی بستان باشد. ( ترجمه بلعمی طبری ).بیشتر بخوانید ...

فرهنگ فارسی

فرهنگ عربی به عربی تالیف شیخ عبد الله بستانی در ۲ جلد .
بوستان، گلستان، گلزار، باغ، بستان
( اسم ) بوستان ۱- باغ ۲- باغ میوه . ۳- هر محوطه شامل درختانی که بقدر کافی دور از هم غرس شده باشند تا بتوان در فواصل آنها کشت و کار کرد. جمع : بساتین .
نام کوهی در لاریجان که رودخانه لار از طرف جنوب بدان محدود میشود .

فرهنگ معین

(بُ )( اِ. ) ۱ - باغ . ۲ - باغ میوه . ج . بساتین .

فرهنگ عمید

۱. گلستان، گلزار.
۲. باغ.

دانشنامه اسلامی

[ویکی فقه] بُستان، بخش و شهری در خوزستان است که در این مقاله به معرفی آن و پیشینه آن پرداخته می شود؛ ضمنا در دوران جنگ عراق با ایران مدتی به اشغال عراق درآمده است.
بخش بستان، در شهرستان آزادگان (سابقاً شهرستان دشت میشان) در استان خوزستان واقع شده است.
دهستان های بستان
شهر بستان (جمعیت طبق آمارگیری ۱۳۷۵ ش: ۷۳۰۵ تن). مرکز بخش بستان، در حدود سی کیلومتری شمال غرب شهر سوسنگرد واقع است. نام سابق آن شماریه (شمارئه) بود. گاهی دمای آن در تابستان به پنجاه درجه و در زمستان به یک درجه می رسد. میانگین باران سالانه آن ۱۵۰ میلیمتر است. یکی از شعبه های رود کرخه، به نام بستان، از آن می گذرد. امروزه رود بستان، احتمالاً به دلیل نزدیکی آبادی هوفل یا شعبه کرخه، در همان حدود رود هوفل نامیده می شود. ظاهراً طوایف مختلف نام های دیگری به آن می دهند؛ مانند رود سعیدیه، شط سعیدیه و شط چِلاچ.
← بستان در اشغال عراق
در کتاب ها، بستان به صورت بسیتین (بساتین و بساطین) نیز ضبط شده است
← یاقوت حموی
...

دانشنامه عمومی

بستان (ازبکستان). بستان ( به ازبکی: Boʻston ) یک منطقهٔ مسکونی در ازبکستان است که در ناحیه الیک قلعه واقع شده است. [ ۱] بستان ۱۲٬۶۰۰ نفر جمعیت دارد و ۹۶ متر بالاتر از سطح دریا واقع شده است.
عکس بستان (ازبکستان)

بستان (دشت آزادگان). بستان شهری در استان خوزستان، ایران است. این شهر یکی از شهرها و بخش های شهرستان دشت آزادگان در مرز غربی خوزستان در ۸۵ کیلومتری مرکز استان خوزستان شهر اهواز و در مجاورت استان میسان، عراق است. بستان در آغاز جنگ ایران و عراق، دو بار به تصرف ارتش بعث عراق در آمد و سرانجام با اجرای موفق عملیات طریق القدس در ۸ آذر ۱۳۶۰، برای همیشه آزاد شد[ ۱] .
عکس بستان (دشت آزادگان)

بستان (ولایت جیزک). بستان ( به ازبکی: Boʻston ) یک منطقهٔ مسکونی در ازبکستان است که در شهرستان ضرب دار واقع شده است. [ ۱] بستان ۵٬۶۸۴ نفر جمعیت دارد.
عکس بستان (ولایت جیزک)
این نوشته برگرفته از سایت ویکی پدیا می باشد، اگر نادرست یا توهین آمیز است، لطفا گزارش دهید: گزارش تخلف

دانشنامه آزاد فارسی

بُسْتان
شهری در غرب استان خوزستان، شهرستان دشت آزادگان، و مرکز اداری بخش بُستان. در دشتی در ۳۵کیلومتری شمال غربی سوسنگرد، سر راه سوسنگرد به دهلران، در حاشیۀ شرقی هور هویزه قرار دارد. رود کرخه از کنار آن می گذرد. جمعیت این شهر ۷,۳۳۰ نفر است (۱۳۸۵).

پیشنهاد کاربران

کسی معنی پسر باز ده و آهن بستان رو میدونه
بِستان یا بِسِتان ( فعل امر ) یعنی ستان و بگیر. ( برهان ) . امر به ستاندن.
مَسِتان ( فعل نهی ) یعنی نَسِتان. مگیر. نگیر.
انقلاب و بستان و وقایع مهم .
برای یادسپاری آسان تر می توان با کلمات بازی کرد و داستان ساخت.
انقلابِ اول در ۲۲ بهمن ۵۷ صورت گرفت ۱۳ آبان سال بعد یعنی ۵۸ انقلاب دوم و تسخیر لانه جاسوسی پیش آمد که امام آن را انقلاب دوم نامیدند ( انقلاب اول و دوم در دو سال متوالی صورت گرفت ) اما آمریکا که نتوانست در عملیات هایی چون طبس گروگان ها را آزاد کند سال بعد یعنی سال ۵۹ با تحریک صدام جنگ تحمیلی را بوجود آورد اما سال بعد یعنی سال ۶۰ در آذر ماه که آتش جنگ بالا گرفته بود ( آذر=آتش ) با ضربه شستی ( ۶۰ ) بستان آزاد شد و بستان شدن دهه شصت را نوید داد شهر بستان در حقیقت بستانی است که با خون های معطر آبیاری شده است و آن جزو استان خوزستان یا همان خونستان است چراکه خوزستان هم سرزمین خونین جوانان غیور این ملت است. این شهر از توابع شهرستان دشت آزادگان است چراکه یک دشت زیبا در واقع یک بوستان است که باز خون انسان های آزاد آن را چنین بستان کرده است. شهرستان دشت آزادگان هم شاهد صحنه های نبرد فراوانی در طول دوران دفاع مقدس میان ایران و عراق بود و از نخستین مناطق ایران است که به اشغال نیرو های عراقی درآمد. مرکز شهرستان دشت آزادگان هم در واقع سنگریست پر از گل های سوسن سفید و آن شهر سوسنگرد است. اما آزادسازی شهر بُستان درعملیات طریق القدس با رمز یا حسین ( ع ) در آذر ۱۳۶۰ صورت گرفت این عملیات طریق القدس از چنان اهمیتی برخوردار بود که امام خمینی ( ره ) در پیام تبریک خود آن را "فتح الفتوح" نامیدند. در واقع بستان شدن واقعی هم وقتی اتفاق می افتد که قدس آزاد شود و آن فتح الفتوح دیگری خواهد بود که ان شا الله به وقوع می پیوندد. اما راه قدس ( یا طریق قدس ) از کربلا می گذرد پس باید اسم رمز هم یا حسین ( ع ) باشد. اما بعد از سال ۶۰ یعنی ۶۱ عملیات بیت المقدس یا الی بیت المقدس با رمز "یا علی بن ابی طالب" ( علیه السّلام ) انجام شد و خونین شهر آزاد شد به نظر می رسد بیت المقدس هم اشاره به مسجد الاقصی دارد هم مسجد جامع خرمشهر که نماد مقاومت به خود گرفت و آن مسجد مقدسی است که همواره در سالروز آزاد سازی خرمشهر، سوم خرداد در صفحه تلویزیون نقش می بندد اما واژه ی مسجد هنوز رموزی در خود دارد که رمز عملیات را می تواند به یاد نسل امروز تداعی کند رمز عملیات از آن بزرگ مردی است که در مسجد و بیت متولد شد و در مسجد کوفه هم به شهادت رسید.
...
[مشاهده متن کامل]

در ضمن، طاق بستان با بستان تفاوت معناداری دارد طاق بستان تقریبا طاقچه ای است که شاه در آن می نشسته است و حتماً در شهری قرار دارد که اسم شاه در آن وجود دارد و آن کرمانشاه است. همچنین بستان آباد شهری است در استان آذربایجان شرقی، جالب است که تمام بستان ها در غرب هستند مگر بستان آباد که در شرق است. ( منظور در آذربایجان شرقی است )

بُوستان = بگیر
بوستان = باغ
بوستان باغ گلزار سبزه زار
بوستان. . . باغ. . . باغچه بزرگ. . .
بستان یعنی باغ
بوستان، باغ

بپرس