بهادار

/bahAdAr/

مترادف بهادار: ارزشمند، پرقیمت، ثمین، گرانقیمت، گرانبها

متضاد بهادار: کم بها

معنی انگلیسی:
expensive, valuable

لغت نامه دهخدا

بهادار. [ ب َ ] ( نف مرکب ) دارای قیمت. قیمتی. ( فرهنگ فارسی معین ).
- اوراق بهادار ؛ اوراقی که نماینده سرمایه های مولد بهره و درآمد است و این اوراق بمنظور بکار انداختن سرمایه و جلب منفعت ، خرید و فروش میشود، مانند سهام شرکتها و اسناد قرضه دولتی و اسناد خزانه و تمر و برچسب و غیره.

فرهنگ فارسی

( اسم ) دارای قیمت قیمتی . یا اوراق بهادار . اوراقی که نمایند. سرمایه های مولد بهره و در آمد است و این اوراق بمنظور بکار انداختن سرمایه و جلب منفعت خرید و فروش میشود مانند سهام شرکتها و اسناد قرض. دولتی .

فرهنگ عمید

قیمت دار، باارزش، گران بها.

پیشنهاد کاربران

بپرس