بی نتیجه ماندن

مترادف ها

abort (فعل)
بچه انداختن، سقط کردن، نارس ماندن، ریشه نکردن، بی نتیجه ماندن

فارسی به عربی

اجهض

پیشنهاد کاربران

بپرس